رشید ساتیاروند
محل تولد: لرستان - خرم اباد
پردیس محل تحصیل: تهران - شهید باهنر
رشته تحصیلی: آموزش زبان عربی
شهادت: 1366/10/26
محل شهادت: خاک عراق - ماووت
عملیات: بیت المقدس 2
آری ما می میریم تا اسلام و انقلاب نمبرد
شهید رشید ساتیاروند در سال1347 در روستای ولیعصر از توابع شهرستان پلدختر در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود.
تحصیلات ابتدایی را در روستای ولیعصر و راهنمایی و دبیرستان را در شهرستان پلدختر گذراند و پس از اتمام تحصیلات دوره ی دبیرستان به جبهه های حق علیه باطل به یاری رزمندگان اسلام در ارتفاعات شاخ شمیران اعزام گردید.
پس از سه ماه حضور در ارتفاعات مذکور به بوکان منتقل گردید و چندین ماه نیز در آنجا حضور داشتند.
ایشان در زمان حضور در جبهه از درس و تحصیل خود غافل نبوده تا اینکه در همان دوران در رشته ی الهیات در مقطع کارشناسی دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته و پس از یکسال و نیم حضور در دانشگاه به اتفاق پسر عمو و همرزم خود شهید سیف الدین ساتیاروند در قالب گردان شهدای لرستان به منطقه ماوت کردستان اعزام گردیدند و در تاریخ 1366/10/26 در عملیات بیت المقدس 2 به درجه رفیع شهادت نایل گردیدند.
ایشان دارای ذوق و قریحه در زمینه های مختلف هنری از جمله شعر و نقاش و خوشنویسی بودند و آثار مرتبط با حوزه های موصوف ایشان در اختیار بنیاد شهید قرار گرفته است.
به نام آن که نمایاند بر ما آزاد زیستن را و این سان بودن را و راهنمایی کرد ما را به یاری ضعیفان و فقرا و خواری ظلما و یاد داد این جمله را که مرگ با عزت هزاران بار بهتر از حیات با تنگ و ذلت است.
باران به ره دوست ترک جان و سر کردند، این گونه به جان خصم آنان شور کردند، من عاشق و دلداه ی وصلت آن بزرگم، که بزرگان بر رهش به یا محشر کردند ،من یکی قطره کوچک ز هزاران نهر هستم، که سوی بحر اکبر سوی الله نظر کردند ،من یکی از آنهمه دلباختگان معشوق، که طریق حسن ثبت جان خود را سیر کردند، پس چه افسوس گر میان تنگ و ذلت بار بندم ، ای خوش آنان کز تری سوی تر با سفر کردند
در سال 61 هجری به صحرای کربلا حسین یاور نداشت اسلام یاریگر نداشت پسر رسول خدا فریاد زد اگر اسلام با خون من و جان من باقی می ماند و استوار میگردد ای شمشیرها و ای تیرها بر من ببرید و مرا در میان گیرید و اکنون ما نیز به پیروی مولای خود می گوییم از پیرهای اسمان ای علم دارای کشندگان جهان اثر بعد از حسین برای این رسول باوری نیست و اگر نها با شهادت ما اسلام باقی خواهد ند پس چه جای درنگ است پیکر ما را قطعه قطعه گردانید: دینمان ذره ذره نگردد تا ظهور عادل عدل گستر باقی ماند اگر شهادت این است که آدمیان را به دین هدایتگر اسلام پیوند میزند اگر تنها صراط وصل انسانها به دستورات و قوانین زندگی جاوید پیمان ماست و آن
فقط رفتن ما ضعف تاختن بر استکبر را یاد میگیرند ستیز با دشمنان دین را و دژخیمان و اهریمن بد خوی حیوانیت را و جنگ باکشدگان عدالت و واردان حیوانیت و برریت را راهنمایی میشوند به سری آزادی و آزاد زیستن و آزاد اندیشی پس چه بهتر که ما قربانی این راه و هدایتگر انسانها و بیدادتر خفتگان آن نسلها و عدالت گستر روی زمین و منتظران فرج مولایمان حضرت قائم و سربازان آن حضرت باشیم چه بهتر که بیداد گر خفتگان خواب بی خیالی باشیم و آنان را آگاه سازیم که درهیچ گاه مسلما ان پنهان نیست آنها را رهنمون باشیم که از اینگونه اسلام و تسلیمتان ننگ و عار داشته باشند آری ما می میریم تا اسلام و انقلاب نمبرد و بگذاریم دشمنان بگویند آری. بگویند بند و برگ پاهایت مرده است. بگویند بند قربانی جهل و نادانی خویش گشته است آری من عاشق این جهلم اگر عشق به وصال پود
جانفشانی در راه استواری و استحکام دین و آئین معنون و ستیز با کفار به شهرکین و جنگ با درخمان خالق مخلوق جهل است و است. من شیفته و داراهی این جهلم و بگذارید در این شهادت که بالاترین درجه عشق ، کمال و وارستگی به تقرب بقرار ران فنا کردم و بگذارید این شیفته ی عشق معشوق و معبود که در این راه سر از پای نمی شناسد به خدا پایان کار خویش که همانا وص. بر خویش است و همانا خالقی بی همتا و یزدان پاک اوست موصول کرده و پدرم و مادرم ای که سالها به پای من که نهال کوچکی بودم رنج کشیدی ای که اکنون دوست داری میوه درخت جوان خویش را درختی که سالها به پای آن زحم کشیده ای بچینی می دانم تو مرا
دوست داری اما اسلام دوست داشتنی تر از من است من میدانم بهترین هدیه برای تو سلامتی من است اما چه کنم که اسلام نیازمند فداکاری و گذشت والدینی چون شما و جانبازی فرزندان و جوانانی خون من است میدانم تو در این زمان به من نیازمندی و به دستگیری من نیازمندی میخواهی عصای دست تو باشم میخواهی چوب دستی تو باشم و در سراشیب زندگی اریت دهم اما بدان تر این برهه از زمان و در این مقطع از زمان اسلام دو چندان محتاج من و نیازمند جانبازیهای افرادی چون من است و درخت اسلام که اکنون در کویر تشک و وحشت ای فیلم و جفا و استکبار و استثمار گردیده و رو به خشکی و انحطاط است حاجتمند به آبیاری خون من و مهر خونین و
ابط گوارای امام مهرمان و فرزندان این مرزو بوم است پس چه پتر از من بگذرید تا از دین رسول نگذشته باشید چه خوب است که این ناراحتی ما را پذیرا باشی تا تو و دیگر مسلمانان عمری و بلکه عمرها ناراحت و به پشیمانی نگذرانند و تنها از این راه است که مردم رستگار دین پایدار میماند و بدین گونه که پدران حسین وار و جوانان علی اکبر و مادران چون زهرای اطهر خواهران همانند زینب باشند امیدوارم که با گذشت و فداکاریهایی متواثر و در پی فرمان اداستان و حضور گسترده آنان در صحنه و به روی از سخنان ائمه اطهار و انبیاء . پیروی گرفتن از دستورات قرآن و سنت پیامبر و پشت کردن به گروه ترابی و تفرقه و مقابله با ارزشهای پوچ و بی معنا أولياء الله وقدية به غرب گرایی و شرق گرایی و مصرف گرایی اسلام در سراسر جهان حکمفرما و راه برای ظهور امام زمان هموار و رهبر انقلاب پایدار و امان مردم مقاومان همچنان استوار و پا بر جا ماند آمین یارب العالمین به امید برقراری حکومت عدل ا سلامی در سراسر گیتی
ماه سال 1356 /25 ده مسکین ایزد رشید ساتیاروند