جمعی از دانشجومعلمان به همراه چند تن از مسئولین دانشگاه فرهنگیان به دیدار برادر شهید دانشجو معلم حاج قاسم کاروری نسب رفتند.
آقای اکبر محمودی که از هم کلاسی ها و همرزم حاج قاسم بودند شروع به معرفی شهید کردند و گفتند: اون زمان که هواپیما سی_۱۳۰ به کوه خورد قاسم که می‌خواست از مدرسه فرار کنه جای معلم کلاس می رفت و می‌گفت:( آقا من دامادم تو هواپیما بوده و شهید شده منو اجازه بدین که من برم!) در ادامه بیان کردن که قاسم چندین بار به این بهانه از مدرسه فرار کرده بود و در آخر معلم که از این بهانه کلافه شده بود ، یک روز ، رو به قاسم کرد و گفت: مگه تو چند تا خواهر داری و چند تا از دامادات تو این هواپیما بودن؟!
خانم قزاقی دبیر بخش خواهران کنگره ملی شهدای دانشجومعلم استان از خانواده شهید خواستار شد که با حضور در جمع‌های دانشجویی، روایت زنده‌ای از سبک زندگی شهدا را برای دانشگاهیان عرضه کنند.
زاهدان _ اردیبهشت ماه سال۱۴۰۲