احمد صباحی محلی
محل تولد: مازندران - نکا / روستای تازه اباد
پردیس محل تحصیل: مازندران - مرکز شهید رجایی بابل
رشته تحصیلی: آموزش علوم اجتماعی
شهادت: 1366/07/07
محل شهادت: مازندران - نیروگاه نکا
عملیات: بمباران
انسان یکبار بیشتر نمیمیرد و چه بهتر این مردن در راه الله باشد. چنین انسانی هرگز خود را تنها و بی کس و پوچ نمی یابد و بالعکس خود را ذره ای بی انتها و وابسته به ابدی بی پایان می یابد و خود را موجودی میبیند وابسته به ابدیت با پیوندی جاودانه با موجودی که به هرگونه نابودی مطلق کشیده نمیشود حتی مرگ را درحقیقت آغاز دوره جدیدی ازحیات است.
شهید احمد صباحی محلی (۱۳۴۳ نکا _ ۱۳۶۶ نکا) متولد روستای زیبای تازه آباد کلا شهرستان شهید پرور نکا استان مازندران است. احمد صباحی محلی در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد، مادرش کبری فلزی و پدرش رضا نام داشت.
احمد صباحی کارمند نیروگاه شهید سلیمی شهرستان نکا بود که در ۱۳۶۶/۰۷/۰۷ هجری شمسی در بمباران نیروگاه شهید سلیمی نکا شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت. پیکر پاک شهید صباحی در مورخه ۱۳۶۶/۰۷/۰۹ تشییع و در زادگاهش تازه آباد دفن شد.
و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه
با کافران جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود.
با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله و نائب برحقش امام امت و درود و سلام بر رزمندگان اسلام وخانواده ها معظم شهدا که نشان دادند و در عملشان هم گفتند که ما مردم کوفه نیستیم
ای برادران و خواهران شما اگر یکبار قرآن را بخوانید
میبیینید که تاریخ اسلام همچین وضعی که ما فعلا داریم را داشته است بنای خدا و سنت الهی آن است شما اگر راهی را که آغازکرده اید با فکر باز هیچوقت در زندگی شکست نمیخورید همین جنگ ما با عراق نمیدانیم که خدا چه طرحی برای ما ریخته است به نظر این حقیر روز امتحان است بنده در مناطق عملیاتی سومار بودم و چند ترکش خوردم نمیدانم چرا به لقاالله نپیوستم اما باز خداراشکر مرگی را انتخاب کردم که رضای توست.
بارخدایا دشمنان بدانند که این راهی را که ما انتخاب کرده ایم بدون دید نرفته ایم. بلکه باشجاعت و فکردر این راه گام برداشته ایم.انسان یکبار بیشتر نمیمیرد و چه بهتر این مردن در راه الله باشد چنین انسانی هرگزخود را تنهاو بی کس و پوچ نمی یابد و بالعکس خود را ذره ای بی انتها و وابسته به ابدی بی پایان می باید و خود را موجودی میبیند وابسته به ابدیت با پیوندی جاودانه با موجودی که به هرگونه نابودی مطلق کشیده نمیشود حتی مرگ را درحقیقت آغاز دوره جدیدی ازحیات است.
پدرو مادرعزیزم و بهتر ازجانم از اینکه حس می کردم در مکانی راحت قرار بگیریم و درسنگرنباشم غمگین بودم من نمیتوانستم به خودم بقبولانم که برادران دینی خودم را درمرزها شهید و مفقود و یا اسیرمشاهده کنم و ما به کارهای روزمره مشغول باشیم. ای برادران مسلمان اگرانسان زیاد در فکر سرمایه مادی برود به راهی دیگرکشیده میشود. پدرو مادرجان میدانم که با ازدست دادن من شما غمگین میشوید باید صبرکنید و استقامت داشته باشید افتخارکنید که پسرت به جای لباس دامادی لباس خونین به تن کرده است و مشتاقانه به سوی معبودش شتافته است. ازبرادران وخواهرانم میخواهم که بعد ازکشته شدنم زیاد نگران نباشید و ازشما میخواهم که مرا حلال کنید و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید ازپدر و مادر و دیگر فامیلانم میخواهم که من را عفو نمایید.
این وصیتنامه را دردوران سربازی که در سومار توی اتاق مخابرات هستم نوشتم.
خدایا خدایا تا انفلاب مهدی خمینی رانگه دار.