علی اصغر صرفی
محل تولد: تهران - تهران
پردیس محل تحصیل: سمنان - مرکز تربیت معلم شهید باهنر دامغان
رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی
شهادت: 1365/10/22
محل شهادت: خوزستان - شلمچه
عملیات: کربلا 5
از شما امت حزبالله و خانوادهام میخواهم كه اعمال زير را بسيار مواظب باشيد زيرا اگر مواظب نباشيد دشمن را خوشحال كردهايد و هدف دشمن برآورده مى شود و اگر دشمن خوشحال شد يقين بدانيد كه خدا ناراحت خواهد شد که اينها عبارتند از:
1- مواظب باشيد ايمانتان ضعيف نشود!
2- نسبت به مسائل اسلام و انقلاب و جنگ سست نشويد!
3- نگذاريد تفرقه بينتان رسوخ كند!
4- نگذاريد كه شايعه بين شما پخش شود و شايعه پراكن را نابود كنيد!
علی اصغر، اولین فرزند محمد صرفی، در بیست و پنجم خرداد ۱۳۴۶ و در یکی از محلههای تهران به دنیا آمد. پدرش کفاش کارخانه ارتش بود و زندگی را به سختی اداره میکرد. علی اصغر کودکی دوست داشتنی بود که به نماز علاقه نشان می داد و به کارهای فنی رغبت داشت. سه ماه بیشتر از تحصیل در کلاس اول ابتدایی نگذشته بود که با خانواده از تهران به دامغان رفتند. علی اصغر در دبستان شریعت پناهی ادامه تحصیل داد. راهنمایی را در مدرسه اروندرود (شهید امینیان) گذراند و از دبیرستان آیت الله طالقانی (قدس) با نمرات عالی دیپلم گرفت. سپس در مرکز تربیت معلم شهید باهنر دامغان پذیرفته شد. اوقات فراغتش را به مطالعه کتابهای علمی و آثار شهیدان دستغیب و مطهری و تفسیر نمونه میگذراند حفظ آیات قرآن و خواندن نهج البلاغه علاقه داشت و در مراسم دعای توسل، ندبه و کمیل شرکت میکرد. اخبار و مسائل سیاسی را از طریق روزنامههای کیهان و جمهوری پی میگرفت. عضو تیم فوتبال بود. روزهای جمعه و تمام تابستان کار می کرد و هزینه تحصیلش را با بنایی و کارگری به دست میآورد. در سپاه و پایگاه بسیج مسجد الزهرا فعالیت میکرد نگهبان منزل امام جمعه هم بود.
در ۱۴ سالگی از طریق جهاد سازندگی به ارومیه و کردستان رفت. این مقدمهای برای حضورش در عملیاتهای آزادسازی بستان، بیت المقدس، والفجر ۲، خیبر، بدر و مهران شد. در آخرین مرحله با گردان قمر بنی هاشم به عنوان رزمنده، به تیپ ۱۲ قائم، اعزام شد. سرانجام در بیست و دوم دی ۱۳۶۵ در عملیات کربلای ۵ در منطقه شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، به شهادت رسید. پیکر پاکش پس از تشییع در گلزار شهدای فردوس رضای دامغان آرام گرفت.
بسم الله الرحمن الرحيم
اعوذ لالله من الشيطان الرجيم و الذين هاجروا فى سبيل الله ثم قتلوا و ما توا ليرزقنهم الله رزا حسنا ولى الله لهو خير الازقين
آيه 58 سوره حج
پناه مى برم به خدا از شيطان رانده شده آنانكه از خانمان آورده شدند در راه خدا سپس كشته شدند يا مردند همانا خدايشان روزى دهد روزى نيكو و همانا خداست بهترين روزه دهندگان.
اينجانب على اصغر صرفى شماره شناسنامه 1244 صادره از تهران فرزند محمد، چند كلامى را بعنوان وصيتنامه بر روى كاغذ مى آورم.
با درود و سلام بر يگانه منجى عالم بشريت حضرت ختمى مرتبت محمد مصطفى و امامان بزرگوار جانشينان آن حضرت و با درود و سلام بر يگانه پيشتاز عالم بشريت حضرت ولى عصر ارواحنا له الفدا و با درود بر نايب آن حضرت پير بزرگ جماران، يارى كننده ستمديدگان و مظلومان جهان و نابودكننده ظلم و ستم و برپاكننده حكومت عدل الهى و ساقطكننده حكومت خشم جباران و با درود و سلام بر تمامی شهدای راه حق و حقیقت که با ایثار و بخشش جانشان درخت شکوهمند و پر برکت اسلام را آبیاری نمودند و با درود و سلام بر تمامى مجروحين و معلولين و با درود و سلام بر شما امت حزب الله و پيرو خط امام كه با صبر و ايثار و استقامت در كنار رزمندگان اسلام و همچون رزمندگان اسلام مشتى محكم و آهنين بر پيكر فرسوده و پوشيده تمامى ستمگران شرق و غرب وارد مى آوريد. ما اگر عاشقيم پس چرا چشم به دنيا بستهايم پس معلوم میشود كه نه ما هنوز عاشق نشده ايم و سر تسليم در مقابل معبود خود فرود نياوردهايم پس چه بايد كرد؟ ما بايد به اعمال و كردار انبياء و اولياء خدا نگاه كنيم و بايد از اعمال آنها درس بگيريم اما چه درسى؟ درس ديندارى، درس حيات و درس ممات و درس شهادت راه نگاهى به زندگى امام حسين (ع) مىاندازيم و مىبينيم كه امام حسين (ع) در برابر دشمن فرياد مىزند كه آيا بعد از كشتن من به مقامى میرسيد؟ و يا كاخ هاى خود عظيمتر و زيباتر مینمائيد؟ نه هرگز چنين نيست. و امروز در ايران اسلامى كه الگويشان نهضت امام حسين (ع) است و يارى دهندهشان امام زمان (عج) و نايب آن حضرت امام امت نيز همچون زمان امام حسين (ع) فرياد بر مىآورد كه بكشيد ما را، يتيم نمائيد فرزندان ما را، همچون علىاصغرها، ولى بدانيد كه به مقام و نوائى نخواهيد رسيد .
خدايا اگر دشمنانت هر كارى را بر سر ما مىآورد اگر دستهايمان را جدا میكند و اگر سرهايمان را جدا مىكند و هيچ عيبى ندارد اى خدا فقط از تو مى خواهيم كه ياريت را از ما كوتاه مكن تا در برابر دشمن وحدتمان را نشكنيم و رهبرمان را همچون اهل كوفه تنها نگذاريم.
پدر و مادرم من از شما حلاليت مىطلبم و از شما مىخواهم كه مرا ببخشيد كه نتوانستم چنان فرزندى براى شما باشم و حق شما ادا نمايم. مادرم مىدانم كه تو زحمت بسيار كشيدى شبها بيدار ماندى تا من آسوده بخوابم تا اينكه مرا به اين سن رساندى و مىدانم كه سخت است از دست دادن فرزند ولى اى پدر و مادرم بدانيد كه اسلام عزيزمان تنها بوده و بر ما واجب بود كه اسلام را نجات دهيم و حمايتش نمائيم و نداى هل من ناصر امام عزيزمان را لبيك گوئيم ولى اگر با همه اين احوال اگر سعادت بزرگ (شهادت) نصيبم شد از شما مى خواهم كه براى من گريه نكنيد مگر من از جضرت على اکبر هم عزيزتر هستم، پس اگر خواستيد گريه كنيد براى امام حسين (ع) گريه كن كه در زير سم اسبان بدنش تكه تكه شد برادران و خواهرم، شما نيز مرا ببخشيد زيرا شما نيز چيزى جز بدى از من نديديد و هميشه در خانه به خاطر من مورد عذاب بوديد ولى واقعاً از شما مىخواهم كه مرا ببخشيد و از شما میخواهم كه با پشتكار و جديت تمام درستان را بخوانيد و به سخن امام گوش دهيد كه فرمودند را حفظ كنيد و از شما اى برادرانم میخواهم كه نگذاريد اسلحه من بر روى زمين بماند بلكه آنرا برداريد و با دشمن بجنگيد تا اینكه انشاءالله به پيروزى كامل برسيم و تو اى خواهرم از تو مى خواهم كه حجابت را كاملاً حفظ كنى كه تمام جنگ ما بخاطر همين مسائل است و همينطور كه امامان (ع) فرمودند زنان انسان سازند پس مراقب حجابت باش كه حجاب تو كوبندهتر از خون من است. و من از كليه امت حزبالله و همیشه در صحنه بالاخص خویشان و قومان و دوستان و آشنایان نیز میخواهم که مرا ببخشند و از شما امت حزبالله و خانوادهام میخواهم كه اعمال زير را بسيار مواظب باشيد زيرا اگر مواظب نباشيد دشمن را خوشحال كردهايد و هدف دشمن برآورده مى شود و اگر دشمن خوشحال شد يقين بدانيد كه خدا ناراحت خواهد شد که اينها عبارتند از:
1- مواظب باشيد ايمانتان ضعيف نشود!
2- نسبت به مسائل اسلام و انقلاب و جنگ سست نشويد!
3- نگذاريد تفرقه بينتان رسوخ كند!
4- نگذاريد كه شايعه بين شما پخش شود و شايعه پراكن را نابود كنيد!
من به شما سفارش مینمايم اگر چه كوچكتر از آنم.
1- امام را تنها نگذاريد و از خدا هميشه بخواهيد كه امام را براى ما زنده بدارد زيرا ما هر چه داريم از اين سيد بزرگوار است و بودن تنهاى ما فايدهاى ندارد چون ما در برابر امام عزيزمان مانند قطرهاى بلكه كوچكتر از قطره آب در مقابل اقيانوس بيكران هستيم.
2- از خدا بخواهيد كه ما را هر چه زودتر به كربلا و از آنجا به قدس و از آنجا به ساير نقاط اسلامى كه در دست ابر قدرتهاست برساند و آنها را آزاد نمائيم و پرچم لااله الا الله را در آن مكانها به اهتزاز درآوريم.
3- جنگ را فراموش نكنيد همانطور كه امام عزيزمان فرمود جنگ در رأس همه مسائل است و من راضى نيستم كسيكه در مورد اين انقلاب و جنگ بیتفاوت است در تشييع جنازه من شركت نمايد ضمناً پدر و مادرم و كليه اقوام حتىالمقدور پيراهن سياه بر تن میكنيد زيرا پيراهن سياه رنگ عزادارى است در صورتی كه شهيد شدن عزا نيست بلكه همانند عروسى است در مورد محل دفن. هرجائى كه راحتتر بود و اشكالاتى را براى شما پيش نمیآورد همانجا مرا دفن نمائيد حتى المقدور در كنار سایر شهداى شهرمان باشد.
2 ماه نماز و 30 روز روزه براى من اگر امكان داشته بجا آوريد.
به اميد پيروزى هر چه زودتر رزمندگان اسلام در تمامى جبهههاى جنگ.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
علی اصغر صرفی