غلامرضا برهان
محل تولد: يزد - مهریز
پردیس محل تحصیل: يزد - تربیت معلم پاکنژاد
رشته تحصیلی: آموزش الهيات
شهادت: 1365/10/17
محل شهادت: خاک عراق - فاو
عملیات: جبهههای حق علیه باطل
اینکه به همه مردم سفارش می کنم که قدر این انقلاب و جمهوری اسلامی را دانسته و هرچه در توان دارند در حفظ و نگهداری آن بکوشند . قدر رهبر انقلاب را دانسته و دست از شعار دادن بر دارند و به عمل بپردازند . شاید پروردگار جهانیان بر من حقیر بی مقدار نیز رحمی نماید.
شهید غلامرضا برهان که نام دیگرش فضل الله است در حقیقت فضل الهی در میان امت بود گل وجود او در تاریخ ۱۳۴۲٫۲٫۲۵ در مهریز در خانواده ای روحانی شکوفا شد و در دامن مادری که مربی قرآن بود و در خانه ای که از عطر ترنم قرآن سرشار بود پرورش یافت همه ی اهل محل وقتی به پدر بزرگوار او در نماز اقتدا میکردند میدانستند که آن قامت پیر و خسته از کار کشاورزی چه مقام والایی نزد خداوند دارد و پای منبر پر سوز او در سوگ اهل بیت به ویژه پنج تن آل عبا اشک میریختند وی کلام نورانی قرآن را نزد مادر فراگرفت و دوران تحصیل را تا مقطع دیپلم در شهرستان مهریز گذراند او در آزمون تربیت معلم شرکت کرد و پذیرفته شد اما دانشگاه انسان سازی جبهه را فراموش نکرد و بارها به سرزمینهای آسمانی جبهه هجرت کرد تا سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵٫۱۰٫۱۷ در خط پدافندی فاو عاشقانه به دیدار معشوق شتافت و حلاوت شهادت را در کام عطشناک خویش احساس کرد.
ویژگی های شهید
غلامرضا از نظر اخلاق و رفتار یک انسان منحصر به فرد و دوست داشتنی بود در مکتب اهل بیت پرورش یافته بود و طوق ولایت بر گردن داشت چرا که از طریق خانواده الخصوص برادر بزرگ خویش با مصادر انقلابی و علمای دین آشنا شده بود. او در همه ی عرصه ها خودجوش و پرجوش بود علاوه بر این که از افراد صاحب نام بسیج بود مسئولیت نمایندگی روزنامه جمهوری اسلامی و خبرنگاری آن را به عهده داشت بسیاری از رزمندگان با تشویق و جذبه ی او راهی جبهه ها شدند قبل از انقلاب نقشی پویا و سازنده در سازماندهی دانش آموزان و دیگر اقشار در راهپیماییهای ضد شاه داشت. بعد از انقلاب هم در همه ی صحنه های پرشور انقلاب از جمله در حزب جمهوری اسلامی دارای فعالیت چشمگیری بود و در کنار دوستان شهیدش چون عبداللهی و قریشی و .... به وظایف اسلامی
و انقلابی خویش ادامه میداد .....
صدای خوش
این بسیجی فعال در راه اندازی و برگزاری مراسم دعای کمیل و توسل نقشی فعال داشت و با صدای دلنشین خود این دعاها را قرائت میکرد در جبهه نیز علاوه بر فرماندهی در سمت معاون گروهان به زمزمه ی این دعاهای ملکوتی میپرداخت. هنوز ترنم صدای
گرم او گوشها را مینوازد و دلتنگی نزدیکان و دوستانش را شعله ور می سازد.
گزیدهایی از نامه های شهید غلامرضا برهان
امیدوارم با رفتنم توانسته باشم خود را بسازم همچنان که میدانید جبهه ها دانشگاه است میخواهم من هم به سهم خود خودسازی کرده باشم جایی که جبهه باشد زندگی بدون آن معنی ندارد هر چند میدانم که لیاقت ندارم که به سوی حق بروم ولی خدا میداند که دلم بوی شهیدانی چون بهشتی مظلوم و باهنر و صدوقی گرفته است نزد خداوند دعا میکنم آیا میشود به من روسیاه هم این لیاقت را بدهد به هر حال دور من خط قرمز بکشید من هم خود را به خدا سپرده ام هر چه صلاح خداوند بود رفتن نزد خداوند لیاقت میخواهد که ما نداریم!
((ان الله الشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه اشهد ان لا اله الا الله ، محمدرسول الله ، علیاولی الله))
سلام و درود برخاتم پیامبران حضرت محمد(ص) و بر دوازده امام معصوم و بر شهیدان و صالحان هزاران درود و سلام بر یگانه خورشید فروزانی که امت ایران را از یوغ استبداد و استعمار نجات داد و جمهوی اسلای را جانشین آن ساخت شکر و سپاس بر خداوند جهانیان که حقیر راتوفیق شرکت در جهاد حق علیه باطل داد و سپاس بر آن خدایی که خلقت ما بدست او بوده و بازگشت ما بسوی اوست.
(( انا لله و انا الیه راجعون )) آری انقلاب اسلامی ما به رهبری فرزند رسول خدا و رهرو راستین حضرت علی (ع) یعنی امام مستضعفان ، خمینی بت شکن موهبتی بس عظیم بود که خداوند سبحان به همه ما ارزانی داشت و هدفش جز پیشبرد انقلاب اسلامی چیزی نیست.
اینک به همه مردم سفارش می کنم که قدر این انقلاب و جمهوری اسلامی را دانسته و هرچه در توان دارند در حفظ و نگهداری آن بکوشند . قدر رهبر انقلاب را دانسته و دست از شعار دادن بر دارند و به عمل بپردازند . شاید پروردگار جهانیان بر من حقیر بی مقدار نیز رحمی نماید.