ابراهیم ناصری
محل تولد: همدان - تویسرکان
پردیس محل تحصیل: همدان - دانشسرای والفجر بهار
رشته تحصیلی: آموزش ابتدايی
شهادت: 1365/10/04
محل شهادت: خوزستان - اروندرود
عملیات: کربلا 4
خواهرانم اميدوارم كه با حفظ حجابتان دنباله رو خون همه شهيدان باشيد. برادران عزيزم اميدوارم كه دنباله رو خون شهيدان اين عزيزان جاودانه تاريخ باشيد و با درس خواندنتان بتوانيد آينده مملكت را تعيين كنيد و خدمت به مردم را پيشه خود قرار دهيد.
وَ الَّذِينَ قُتِلوا في سبيل الله فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ
و آنانکه در راه خدا کشته شدند هرگز رنج و اعمالشان را ضایع نگرداند.
محمد (ص) ۴
باید گفت در پرتو انوار و شعاعهای الهام بخش خون پاک شهیدان طهارت و قداست روح پاک این عزیزان همیشه جاودان بر همه ،مؤمنان مستضعفان پاکبازان و مجاهدات قرآنیان ثابت شده است زیرا مسیر تاریخ همیشه انسان حرف به حرف با کلمات مجنون آغشته شهیدان في سبيل الله و شهادت صديقين و صلحا ترسیم گردیده است و حرمان و خذلان مستکبران و طاغوتیان و حرمت و غیرت مؤمنان در امواج خروشان خون مطهر شهیدان این حماسه سازان و به حق پیوستگان رقم خورده است به راستی که ابراهیم نیز قطره ای بود از این بیکران دریای حماسه.
ابراهیم در خانواده درد آشنا و مذهبی در روستای اشتران تویسرکان چشم به جهان گشود. دوره ابتدایی و راهنمایی را با مشکلات فراوان مادی در همان زادگاهش در مدرسه شهید دکتر چمران طی نمود و پس از موفقیت به لطف خدا وارد دانشسرای تربیت معلم والفجر بهار گردید.
صمیمیت مهربانی و صداقت وی در میان اعضای خانواده یک چهره از وی ساخته بود که الگوی برادران و خواهران و اشنایان قرار می گرفت. مطالعه قرآن و کتب مذهبی و سیاسی و شرکت در نمازهای جمعه و جماعت روحیه خاصی به ابراهیم بخشیده بود در جهت شکوفایی فرهنگی زادگاهش همراه دو نفر از دوستانش کتابخانه ،مذهبی، علمی و سیاسی و فرهنگی تهیه کرده و در اختیار جوانان و نوجوانان روستایی میگذارند و همزمان با بر پایی مراسم دعا و مناجات در میان جوانان و نوجوانان همت میگمارند و جوانان را بسوی بسیج فرا میخوانند. بسیج که مدرسه عشق است و ایثار بسیج که میقات پابرهنگان است و معراج پاک اندیشه گان اسلامی که در جذب جوانان برای حضور در جبهه های نبرد حق علیه باطل گام بر می دارند.
ابراهیم دشت های تفتیده جنوب و خاک خونرنگ جنوب را به کلاس راحت دانشسرا ترجيح داده دل از درس و مشق کنده و به سوی رزمگاه ایران زمین میشتابد و تا جان در بدن دارد به دفاع از میهن اسلامی خویش می پردازد و سرانجام در عملیات کربلای ۴ در تاریخ ۶۵/۱۰/۴ در منطقه عمومی شلمچه به درجه رفیع شهادت نایل میآید.
مادر عزیزم با کدامین امید آرزو اذان و اقامه را در گوش من خواندی مگر برای این نبود که مرا در سیرت علی بن الحسين (ع) هديه كنى؟ و تو پدر بزرگوارم که با آن دستهای پینه بسته ات توانستی از راه حلال معاش خانواده را تهیه کنی و ما را به این مرحله برسانی امیدوارم هیچ وقت از راه راست که همان راه انبیاء و اولیاست فاصله نگیری.
و این چنین بود حدیث مسافری از قافله نور
بسم الله الرحمن الرحيم
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ
همانا خداوند دوست دارد كسانى را كه قتال مى كنند در راهش در صفى همچون بنيانى از سرب .
با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران امام خمينى و نيز با درود و سلام گرم به شما امت حزب الله و شهيد پرور و مقاوم ايران نخستين كلمات وصيت نامه ام را با سپاس و شكر از ايزد منان و خداوند تبارك و تعالى شروع مى كنم كه ما را بدين راهها روانه ساخت تا بتوانيم درس اخلاص و عمل در جبهه ها بياموزيم و دوم از شما خانواده و پدر و مادر عزيزم كه با مهر و محبتى كه داريد توانستيد درس چگونه زيستن را به من بياموزيد و يك فرزند را روانه نبرد با كفار كنيد. من از شما تشكر مى كنم كه حاضر شديد با خدايتان معامله كنيد و نيز از طرفى از شما مى خواهم كه مرا حلال كنيد.
تو اى پدر بزرگوارم و مادر عزيزم من از شما خازعانه(خاضعانه) مى خواهم كه مرا ببخشيد و عفو كنيد كه نتوانستم حق شما را ادا كنم تو اى پدر بزرگوارم كه با آن دستهاى پينه بسته ات توانستى از راه حلال معاش خانواده ات را تهيه كنى و ما را به اين مرحله برسانى اميدوارم كه هيچ وقت از راه راست كه همان راه انبيا و اولياست فاصله نگيرى ديگر عرضى ندارم و حال خدمت شما اى مادر و خواهران و برادران عزيزم اميدوارم كه از شهادت من ناراحت نشويد زيرا كه شهيد هميشه حاضر و ناظر است.
راستى تو اى مادر عزيزم با كدامين آرزو اذان و اقامه را در گوش من خواندى مگر براى اين نبود که مرا در سيرت على بن الحسين هديه كنى اميدوارم كه مرا ببخشى زيرا زحمات شما را در هيچ جا از ياد نمى برم و به هيچ وسيله نمى توان پاسخ آنها را داد. و شما خواهرانم اميدوارم كه با حفظ حجابتان دنباله رو خون همه شهيدان باشيد .
و همچنين شما برادران و فاميلهاى عزيزم اميدوارم كه دنباله رو خون شهيدان اين عزيزان جاودانه تاريخ باشيد و شما برادرانم با درس خواندنتان بتوانيد آينده مملكت را تعيين كنيد و خدمت به مردم را پيشه خود قرار دهيد.
والسلام
به اميد برقرارى پرچم لااله الاالله در روى كره زمين.
مورخه 65/9/29
ابراهيم ناصرى