تقی حسینی
محل تولد: همدان - رزن
پردیس محل تحصیل: استان ها - شهید رجایی
رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی
شهادت: 1364/11/30
محل شهادت: خاک عراق - فاو
عملیات: والفجر 8
دانشجويان عزيز، استادان بزرگوار راه شهدا را ادامه دهيد كه شهيدان حقى بر گردن شماها دارند و همه اعمالتان بخاطر خدا باشد.
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أصبروا وصابروا ورابطوا وَاتَّقُوا الله لعلكم تفلحون
ای مومنان شکیبایی کنید در برابر دشمنان ثبات ورزید مهیای جهاد باشید و از خدا بترسید باشد که رستگار شوید.(عمران -۲۰۰)
جنگ و جهاد سفره ای الهی است که همه نمیتوانند بر سر آن حاضر شوند آنانی که بتوانند از سیم خاردار نفس عبور کنند آنانی که از تعلقات مادی و دنیوی حتی پدر و فرزند و همسر و مادر و حتی خودشان دست کشند. جنگ اسلام و کفر خون احتیاج دارد کربلا عباس علمدار حبيب بن مظاهر آن پیرمیدان قاسم نوجوان حسن بن مجتبی على اكبر و حتى على اصغر میخواهد تا با بانگ الرحيل دل از زمینیان کنده و با قافله عرشیان همراه شود و به بی نهایت بپیوندد. البته نیازی به یاد آوری نیست روزی خواهد آمد که آن منتقم دادگستر انتقام مظلومان تاریخ را از ستمگران خواهد گرفت پس یا رب بپذیر این خون و قربانی ما را شهید تقی حسینی در سال ۱۳۴۲ در روستای پشت جین از توابع قروه در جزین دیده به جهان گشود پدر و مادری که با عشق امام حسین و ائمه اطهار روزها را سپری کردند و تلاش فراوانی در زمینه پرورش الهی فرزند خود کردند آری در کانون الهی خانواده است که فرزند درس شهادت را می آموزد و ارادت و محبت اهل بیت را در دل خود جای میدهد و می کوشد تا در راه حفظ آرمانهای مقدس اسلامی جان فشانی کند شهید تقی حسینی دوران ابتدایی را در روستای محل تولدش سپری نمود و برای تحصیل در دوره دبیرستان راهی قروه شد او در کنار تحصیل علم در فصل تابستان و تعطیلات مدرسه به تهران میرفت و برای تهیه مایحتاج خانواده کار میکرد و با تفکری اسلامی و انقلابی وارد صحنه انقلاب شد بطوریکه در اولین قدم خود پس از صدور فرمان حضرت امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی در روستا اقدام به تشکیل پایگاه مقاومت نمود و به همراه دیگر دوستان انقلابی نقش بسزایی در ترویج فرهنگ انقلاب در میان مردم روستا داشت پس از پایان دوره دبیرستان وارد دانشسرای تربیت معلم شهید رجائی همدان شد در کنار تحصیل در دانشگاه عشق و علاقه به مکتب آزادی بخش اسلام و روحانیت مبارز در رأس آنها حضرت امام و شرکت در جهاد مقدس عليه كافرین زمان خود روز به روز بیشتر میشد و همواره جهاد را تنها راه سعادت میدانست به طوری که خود مینویسد باید به ندای ملکوتی قرآن و مولای متقیان علی (ع) گوش دهیم و در این برهه از زمان رهبر عالیقدر خود را همچون کوفیان تنها نگذاریم. آری ای عزیزان بر تمام ما واجب است این انقلاب را که با خون شهیدان زنده شده است خوب نگهداری کنیم. در جبهه های پیرانشهر و سرپل ذهاب فعالیت می نمود. وی بعد از رشادتهای فراوان به همدان بر میگردد و سپس از امتحانات ترم به جبهه باز میگردد و در جبهه های جنوب در عملیات والفجر ۸ منطقه عملياتي فاو بر اثر بمباران هوایی از ناحیه سر و دست مجروح و سپس به شهادت می رسد. شهید حسینی در مورد شهادت خود مینویسد شهادت افتخاری است که خدا نصیب همه کس نمی کند اولین قطره خون شهید که به زمین میریزد تمام گناهان او پاک می شود. البته باید این را هم بدانیم که باید مراحل مقدماتی را در این دنیا بگذارند و به عنوان آخرین توصیه در وصیت نامه اش مینویسد:«پدر و مادر و برادر و خواهرانم از اینکه نتوانستم زحمات شما را جبران کنم مرا حلال کنید و به شهادت فرزندتان افتخار کنید. دانشجویان و دوستان عزیز راه شهداء را ادامه دهید که شهیدان برگردن شما حق دارند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
بسم الله الرحمن الرحيم
الله الله فى الجهاد باموا لكم و انفسكم و السنتكم فى سبيل الله (على ع )
خدا را، خدارا بياد آوريد در مورد جهاد. جهاد در راه خدا با دارایی ها، جان ها و زبانهاتان
شهادت افتخارى است كه خداوند نصيب همه كس نخواهد كرد. و اين وصيت نامه را براى آن مينويسم كه برايم بسيار بعيد است ولى بهر حال آرزو براى جوانان عيب نيست. از آنچه كه من مى ترسم روز قيامت و شدت گناهان دنيا مى باشد كه هيچ گونه راهى براى رهایى جز شهادت نيست. چون اولين قطره خونى كه از شهيد ريخته مى شود تمام گناه شهيد را پاك مى كند. و بايد اين را هم بدانيم كه شهيد بايد مراحل مقدماتى در اين دنيا بگذراند، كه بدون اين مراحل شهادت نصيب او نخواهد شد.
آرى اى عزيزان اين انقلاب را حفظ كنيد كه تنها نجات مومنين و تنها ريشه كن كردن كفر است. آرى عزيزان بر تمام شما واجب است اين (انقلاب) را كه از خون شهيدان زنده شده است خوب نگهداريد و به جبهه ها برويد و از ميهن اسلامى خود دفاع كنيد. دانشجويان عزيز، استادان بزرگوار راه شهدا را ادامه دهيد كه شهيدان حقى بر گردن شما ها دارند و همه اعمالتان بخاطر خدا باشد. انا لله و انا اليه راجعون.
بارى پدر ومادر عزيزم و برادران و خواهرانم از اينكه نتوانستم زحمات شما را جبران كنم مرا حلال كنيد و بر شهادت فرزندتان افتخار كنيد و بر من آنچنان گريه نكنيد كه دشمن از نگرانى شما خوشحال باشد و همچنين كليه دوستان و آشنايان كه احيانا از من رنجيده اند حلال كنند.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار
والسلام