رضا(ایرج)رنجبر
محل تولد: بوشهر - بندر دیر
پردیس محل تحصیل: بوشهر - پردیس علامه طباطبایی
رشته تحصیلی: آموزش زبان و ادبيات فارسی
شهادت: 1364/11/21
محل شهادت: خوزستان - فاو
عملیات: والفجر 8
و اما دوستان دانشجویم که مشغول تحصیل هستید:بدانید که معلمی شغل با اهمیتی است که به قول امامان شغل انبیاست و چه شغلی بهتر از این،ان شاء الله که سرمایه های خوبی برای جامعه اسلامی باشید و این بچه هایی که امید این انقلاب هستند و در زیر دست شما ،خوب پرورش دهید و واقعاً امیدی باشد برای امام و انقلاب اسلامی.ان شاء الله تعالی.
شهید ایرج ( رضا) رنجبر در سال ۱۳۴۴ در خانواده ای متدین و مستضعف در دیّر متولد شد. پدرش در شهر دیّر به کارگری مشغول بود. سال های اولیه زندگی را به فراگیری مسایل مذهبی و خواندن قرآن در مکتب خانه ها طی کرد. دوره ابتدایی را در دبستان آیت الله سعیدی بندر دیّر و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید محمد منتظری دیّر با موفقیت و نمرات خوبی طی کرد و همچنان که پا به سن می گذاشت، اخلاق و رفتارش بهتر می شد و به همه احترام می گذاشت و بیشتر اوقات خود به مطالعه و خواندن قرآن و کتاب های مذهبی می گذراند. با شوق عجیبی به نماز می استاد و همیشضه سعی می کرد خود را به مسجد برساند تا در نماز جماعت شرکت کند.
با شروع انقلاب اسلامی و اوج گیری تظاهرات، با وجود سن کم، مرتب در تظاهرات و راهپیمایی بر علیه رژیم شاه خائن، شرکت می کرد و در پخش اعلامیه های حضرت امام خمینی (ره) فعالیت شایانی داشت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در پی فرمان امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی در بسیج دیّر ثبت نام کرد و به کار نظامی و تبلیغاتی مشغول شد. شهید در عین حال، از درس نیز غافل نمی شد و در دبیرستان آیت الله طالقانی دیّر دروس خود را دنبال کرد.
با شروع جنگ تحمیلی به فکر جبهه و انقلاب بوده تا آنجا که برایش مقدور بود، عازم بجهه می شد و دلش نمی خواست که غیر از جبهه یا بسیج، جایی داشته باشد. چندین بار در جبهه های جنوب، کردستان و گیلان غرب شرکت کرد و یک بار نیز از ناحیه کمر مصدوم شد، ولی اصلاً ابراز نمی کرد. اواقات فراغت خود را به مطالعه، مخصوصاً مطالعه کتاب های آیت الله شهید دستغیب و شهید مطهری و نهج البلاغه می گذراند. موقع غذا، هر غذایی که جلویش می گذاشتند، می خورد. لباس ساده، از هر نوع کفش و شلواری می پوشید و هیچ وقت از پدر یا برادر بزرگتر، درخواست یک ریال پول نمی کرد. بی ریا، مخلص، چهره آرام و دوست داشتنی و مهربان داشت. رفتار و کردار مخصوص خود داشت. با همه برخوردی خوب و اسلامی داشت و همه از اخلاق و رفتارش راضی و خشنود بودند.
شهید رنجبر، در ادامه تحصیلات، برای بر عهده گرفتن معلمی، که شغل انبیاست، وارد مرکز تربیت معلم پسران بوشهر شده و رشته دبیری ادبیات فارسی را دنبال کرد. دانشجوی سال دوم بود که برای چهارمین مرحله در تاریخ ۱۷/۱۱/۱۳۶۴ عازم جبهه شد و پس از گذارندن دوره آموزشی و با شروع عملیایت غرور آفرین والفجر ۸ که منجر به فتح شهر فاو به دست نیرومند رزمنگان اسلام شد؛ در آب های اروند رود و به وسیله چند تیر دشمن بعثی در مورخه ۲۱/۱//۱۳۶۴ به درجه رفیع شهادت نائل آمد و معلم ایثار و از خودگذشتگی برای دانش آموزان شهرش شد.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون.ربنا فاغفر لنا ذنوبنا و کفّر عنا سیئاتنا و توفنا مع الابرار.
الله اکبر،اشهد ان محمداً رسول الله و اشهد ان امیرالمونین علیاً ولی الله.
با درود فراوان به یگانه پرچمدار اسلام، مهدی آل محمد و نائب بر حقش حضرت روح الله الموسوی الخمینی و با درود به تمام شهیدان راه حق و فضیلت و سعادت و با درود بر تمامی رزمندگان جبهه حق علیه باطل و نور علیه ظلمت و جهالت. وصیتنامه خود را آغاز می کنم:
سلام بر همه ی مردم شهید پرور و امام جمعه عزیز دیّر و همه ی دوستانم و نزدیکانم،وصیتنامه خود را آغاز می کنم:وصیت اول من برای برادران بسیجی است که این سنگر بزرگ را حفظ کنند و آن را خالی نکنند چون که اگر بسیج خالی شود یک جشن بزرگی برای دشمنان اسلام است.
هدف ما از این که به جبهه می رویم نه شهادت سعادتی است که نصیب هر کس نمی شود و چون «تمام مقصد ما مکتب ماست»برای رسیدن به این مقصد باید خون داد. تنها فقط برای رفع مسئولیت بلکه برای پاسداری از حریم خون شهیدان و برای حفاظت از دین مبین اسلام تا لحظه باید از جان و مال دنیوی گذشت و به تو ای خونم سفارش سفارش می کنم که حتی یک قطره هم در رگ هایم نمی خواهم باقی بمانی،بلکه همه و همه ی آن را می خواهم برای بارور شدن درخت جمهوری اسلامی به پای آن بریزی تا شاید بتوانی با سرخی خود،این درخت پر ثمر و حیاتی جمهوری اسلامی و امید تمامی مستضعفان روی این کره ی خاکی رشد دهی. آری در مکتب سرخ شهادت اگر می توانی همه کفار و بی دینان را از بین ببر و یا این که مرگ سرخ را بر مرگ سیه ترجیح ده و شهید شو. خدایا از تو می خواهم که مرا با بدن سالم به پیش خود خوانی و مرا چنان قطعه قطعه بمیران تا در نزد شهیدان کربلا که در زیر سم اسبان قوم کافر له شدند شرمنده نباشم. ای خدای مهربان ! تو گواه و شاهد هستی که من فقط برای تو و به رضای تو عازم جبهه ها هستم و تنها هدف و سعادت خود را شهید شدن در راه تو می دانم.پس از تو مسئلت می خواهم که این آرزو و امیدی که در دل من است نا امید نگردانی و به هدف و سعادت خود برسانی.آمین.
از برادرانم می خواهم که آن راهی را انتخاب کنند که اسلام و امام می رود و به پیرو دین اسلام باشند که غیر از دین اسلام جز به چاه رفتن راهی دیگر وجود ندارد. و تو ای مادر عزیزم از تو می عاجزانه می خواهم که در مرگ من هیچ گونه تضرع و زاری ننمایی و نه تنها در مرگ من ناراحت و غمگین نباشی بلکه آن را یک افتخاری بس عظیم و مورد سعادت ابدی خود بدانی و چون ما در نزد شما یک امانتی بیش نیستم که حتماً آن را باید پس داد و چه خوب است که پس دادن این امانت همراه مرگ سرخ باشد.امیدوارمکه مادرم،خواهر کوچکم را همچون زینب بزرگ کند و آن را تحویل اجتماع دهد. از پدر عزیز می خواهم که اگر من شهید شدم به بالین سرم بیایی و دست ها را به طرف خدا بلند کنی و بگویی که خدایا این قربانی نا قابل را از ما بپذیر. همگی شما را به خدای بزرگ می سپارم . خداوند همه رزمندگان را پیروز و پرچم لااله الا الله را بر تمامی کره ی زمین سرافراز نمایند.
شهادت،تزریق خون است بر پیکر اجتماع.(شهید مطهری)
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
وصیتنامه (۲):
بسم الله الرحمن الرحیم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم.انا لله و انا الیه راجعون.
اشهد ان لا اله الا الله. اشهد ان محمداً رسول الله. اشهد ان امیرالمؤمنین علی ولی الله.
با حمد و سپاس بیکران خدای را و با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت، حضرت مهدی(عج)و با سلام بر نائب بر حقش،امام امت، رهبر کبیر مستضعفان و مسلمانان جهان در قرن حاضر وصیت نامه ی خود را می نویسم:
قبل از هر چیز از پدر و مادر بزرگوارم می خواهم که اگر توفیق عظیم و سعادت ابدی نصیب من شد و در راه اهداف مقدس جمهوری اسلامی و بر پای کردن پرچم لا اله الا الله و کشته شدن در راهی که ارث آن از اولیاء الله به ما رسیده است یعنی شهادت در راه خدا هیچ ناراحتی و ماتمی به خود نگیرید و بدانید که جان دادن برای یک هدف والا و مقدس یعنی اسلام عزیز که بهترین مردان تاریخ و بهترین سرمایه های جامعه های اسلامی همچون حسین بن علی که حتی از سر و جسم خود و از آل و عیال خود گذشت و سر خود را به نیزه ها داد تا دین جدش محمد(ص)بر پای بماند،بسی افتخار و سربلندی در نزد خداوند است.آری جان دادن در راهی که حسین(ع)آن خط سرخ را امضا کرد چه راهی زیباست و چه بهتر از این که خداوند می فرماید:«ان الله اشتری من المؤمنین اموالهم و انفسهم بان لهم الجنه» و چه مشتری بهتر از خداوند و چه قیمتی بهتر از بهشت رضوان. خدایا این مرگ سرخ را که بهترین ارمغان است از طرف تو برای من عطا فرما و خدایا تو شاهدی که این جان ناقابل و این خونی که در این دشت های لاله گون بر زمین ریخته می شود به رضای تو و به خاطر دین مقدست اسلام است و از تو می خواهم که این ذره ای که به دریای جود و کرمت و به لقا تو می پیوندند قبول بفرمایی.خدایا این جوانانی که خالصانه در راه احیاء احکام دینت قدم برداشته اند و در این راه از سر و جان خود گذشته اند پیروز بفرما و این جمهوری اسلامی را به دست رهبر کبیر انقلاب به صاحب اصلیش، حضرت مهدی(عج)بسپار. الهی آمین یا رب. وصیتی که به هم سن و سال های خود دارم این است:جوانان عزیز،ای کسانی که سرمایه های مملکت هستید و تمام امید رهبرمان به شماست از یاری کردن به این انقلاب و همراه بودن با امام امت دست بر ندارید،زیرا سعادت دنبا و آخرت شما در گرو همین دو امر است.مطیع بودن به دستورات اسلامی و پرداختن به تهذیب نفوس، خود همیشه به یاد خدا باشید زیرا تنها یاد خداست که دل ها آرامش پیدا می دهد. فکر نکنید که چیزهایی غیر از این باعث تسکین دل های شما می گردد و اگر غیر از این باشد بدانید که آن هوای نفس و شیطان است و دل های شما خیلی حساس است و بکوشید که تنها قلبتان در فکر خدا باشد زیرا امام صادق(ع)می فرماید:قلبها جای خداست و جا ندهید غیر از خدا در قلب های خود سجده کنید با ساجدین و رکوع روید با راکعین. امّت شهید پرور نیز بدانند که:این نماز جمعه و این امام جمعه عزیز یکی از نعمات ارزنده ی خداوندی است که نصیب شما شده است و قدر آن را بدانید که حتماً ان شاء الله می دانید که حدیث است:پایی که برای نماز جمعه قدم بر می دارد طرف جهنم نمیرود و همین طور برادران عزیزم:وصایای این برادر حقیرتان را از جان و دل عمل کنید و باعث افتخار باشید برای خانواده گرامی.خدا ان شاء الله پشت و پناهتان باشد و باز تکرار می کنم از پدر و مادرم عاجزانه می خواهم که در مرگ من خیلی نگران نباشید،مگر خدا نمی فرماید:الذین اذا اصابتهم مصیبه،قالوا انا لله و انا الیه راجعون.همه ی ما برای مرگ آفریده شده ایم و همگی کاروانی هستیم که به سوی مرگ می شتابیم، اما یکی زودتر و یکی دیرتر می رود و از خدا بخواهید که این قربانی نا قابل از شما قبول بفرماید و بخواهید که صبر جمیل به شما عنایت بفرماید که بهترین سرمایه ها،صبر در برابر مشکلات است.
و اما دوستان دانشجویم که مشغول تحصیل هستید:بدانید که معلمی شغل با اهمیتی است که به قول امامان شغل انبیاست و چه شغلی بهتر از این،ان شاء الله که سرمایه های خوبی برای جامعه اسلامی باشید و این بچه هایی که امید این انقلاب هستند و در زیر دست شما ،خوب پرورش دهید و واقعاً امیدی باشد برای امام و انقلاب اسلامی.ان شاء الله تعالی.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.خدایا خدایا تا انقلاب مهدی،حتی کنار مهدی خمینی را نگهدار.حکومت اسلامی به دست مهدی بسپار.رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما. الهی آمین یا رب. مرا در شاهزاده ابوالقاسم نزد دیگر شهدا دفن نمایید.
رضا (ایرج)رنجبر