سید ابراهیم حسینی نوده

محل تولد: گلستان - گرگان- نوده ملک

پردیس محل تحصیل: گلستان - تربیت معلم امام خمینی (رحمه الله علیه)

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

شهادت: 1364/11/21

محل شهادت: خوزستان - ام الرصاص

عملیات: والفجر 8

امروز نه آن زمانی است که حسرت کربلا در دل ما بسیجی ها مانده باشد و نه از آن نبرد حق علیه باطل زیرا که کل یوم عاشورا کل ارض کربلا و کل شهر محرم، سرزمین ایران هر قسمت و تکه اش حکایت از کربلایی دارد که فرزندان و یاوران حسین به خون غلطیده اند.

شهيد سید ابراهیم حسينی نوده، در اول آبان ماه 1344 در خانواده اي مسلمان و مذهبي و متوسط در روستاي نوده ملك از توابع شهرستان گرگان پا به عرصه گيتي نهاد. دوران كودكي را در دامن پدر و مادري مهربان و دلسوز پرورش يافت و در 7 سالگي به مدرسه ابتدايي رفت.
شهيد پس ازطي دوران ابتدايي با موفقيت به مدرسه راهنمايي رفت بعد وارد دبيرستان شد. سيد ابراهيم عضو فعال بسيج بود و فعاليت هاي زيادي داشت و علاقه زيادي به مراسم و محافل مذهبي داشت. سيد ابرايهم پس از اينكه متوجه شد جبهه هاي جنگ نياز به وجود جواناني شجاع و ميهن پرست دارد تصميم گرفت به جبهه برود كه در همين رابطه عازم منطقه جنگي شد.
شهيد سيد ابراهيم پس از رشادتهاي فراوان سرانجام در 21 بهمن ماه 1364 در جنوب جزيره ام القصر به درجه رفيع شهادت نائل آمد و روح مطهرش در جوار ساير شهداء در ملكوت اعلي قرار گرفت.

به نام الله پاسدار حرمت خون شهدا
حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که ما را آفرید و پیامبران و ائمه اطهار را واسطه هدایت ما انسان های خفته در منجلاب پستی قرار داد تا ظلمات و تاریکی ها شکافته و نور الهی در چهره و قلبمان منور گردد. و با درود و سلام به امام عصر، دوازدهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، عدالت گستر جهان، امام مهدی (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) و نائب بر حقش، سلاله پاک رسول الله، امام خمینی و با درود و سلام به شهدای به خون خفته که با نثار بهترین و ارزنده ترین گوهر خویش، درخت خشکیده اسلام را بعد از 14 قرن سیراب کردند و نوری شدند برای بیداری ما خفنگان. و با درود و سلام به کفرستیزان، زاهدان شب و شیران روز، چند کلامی را به عنوان وصیت من باب وظیفه و به حکم شرع به صفحه کاغذ می نگارم.
ان الله اشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله...
همانا خدا خرید از مومنان جان ها ومال های ایشان را که برای ایشان است بهشت، جنگ کنند در راه خدا. سپس بکشند وکشته شوند.
هم اکنون که این سعادت جاوید ماندگار را خداوند متعال نصیب بنده معصیت کار و ناقابل خود نمود تا در صحنه نبرد حق علیه باطل، نور علیه ظلمت، حضور یابد، به پیروی از امام عصرم قیام برعلیه کفر و الحاد و هر آنچه بوی استبداد و چپاول می دهد، کنم و من این را وظیفه خود دانستم که اسلام را یاری و جان ناقابل خود را اهدا نمایم. اگر چه دوران حیاتم نتوانست مثمر ثمر برای اسلام باشد شاید با ریخته شدن خونم، دینم را نسبت به اسلام ادا کرده باشم.
امروز تمام جهان بسیج شده تا اینکه قدرت اسلام رادر نطفه خفه کرده ونور الهی دمیده در پیکر اجتماع را خاموش کنند، ولی باید این آرزو را به گور برند زیرا که خداوند می فرماید:
یریدون ان یطفوا نورالله بافواههم ویابی الله الا ان یتمنوره و لوکره الکافرون
کافران می خواهند که نور خدا را با دهان های خود فرو نشانند(خاموش کنند) و نخواهد خدا مگر به آنجا رساند پرتو خویش را واگرچه ناخوشش دارند(کافران).
پس از جا برخیزیم و اسلام عزیز که بعد از 14 قرن طلوع دوباره پیدا کرده با آمدن به جبهه یاری کنیم و نگذاریم این نور الهی خاموش گردد. همانطور که نماز و دیگر واجبات انسان را به درجه قرب خداوندی می رساند و او را از زشتی ها و گناهان دور می گرداند، رفتن به جبهه نیز یک مرحله تکاملی انسان در جهت قرب به خداوند است و همانطور که می دانید این دنیا محل اقمان و آزمایش خداوندی است و بی آخرت الدنیا مزرعه الاخرت و خداوند در تمام کارهایی که در این دنیا از ما سر می زند در دفترچه اعمال بدون کم و کاست ثبت و ضبط می کند، فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره. و جبهه نیز لحظه به لحظه اش امتحان است و آزمایش، جنگ یک امتحان الهی است که از طرف خداوند برای آزمایش بندگان مومن می باشد. امروز هر فرد مسلمانی به اندازه آگاهی ... دارای وظیفه و مسئولیتی است که در جهت کمک به انقلاب و اسلام تا برگیرد و من این را وظیفه خود دانستم که عازم پیکار با کافران شوم و به ندای هل من ناصر حسینی لبیک گفته باشم و امام را یاوری باشم و لااقل اگر لایق شهید شدن بودم شهید شوم و توانسته باشم گامی در جهت پیشبرد اهداف انقلاب و اسلام برداشته باشم.
ای امام حسین اگر آن روز که در صحرای نینوا یاور نداشتی و بر خاک گلگون کربلا ... ندای هل من ناصر را سر می دادی و یاور می طلبیدی، اکنون فرزندان این ملت، ندایت را لبیک گفته و سراسیمه عازم پیکار با قوم ... و کفر هستند.
می خواهم کمی در مورد بسیج دین عاشقان حسینی و فرمان آغشته به عشق خداوندی چند کلامی ... آورم. امروز بسیج در جبهه و پشت جبهه محور اصلی انقلاب را تشکیل می دهد و به عنوان الگو و نمونه و اسوه مقاومت و تقواست و به ندای هل من ناصر حسین را لبیک گفته اند. امروز نه آن زمانی است که حسرت کربلا در دل ما بسیجی ها مانده باشد و نه از آن نبرد حق علیه باطل زیرا که کل یوم عاشورا کل ارض کربلا و کل شهر محرم، سرزمین ایران هر قسمت و تکه اش حکایت از کربلایی دارد که فرزندان و یاوران حسین به خون غلطیده اند. بسیج محور اصلی انقلاب است و هر چه از بسیج سخن به میان آوریم، کم گفته ایم. تنها وصیت من به برادران بسیجی این است که جاذبه و دافعه علی گونه داشته باشند و جاذبه شان بیشتر از دافعه شان باشد و سعی کنید در کارهایتان خالص باشید و برای ریا و خودنمایی کاری را انجام ندهید و شما امت حزب الله می خواهم که امام عزیزمان را تنها نگذارید و در همه حال گوش به فرمان او باشید. از او اطاعت کامل کنید زیرا او مصداق آیه اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم و دارای خصوصیات حدیث صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا لهوی،‌ مطیع الامر مولاه می باشد و حضور خود را در صحنه حفظ کنید.
اما مادر و خواهر و برادرانم می دانم که از فراغ من خیلی رنج می برید و از اینکه فرزند کوچکتان در جبهه است غصه می خورید. این را بدانید که این خواست خداوند بود که من از شما جدا گردم و راه خود را با شناخت صحیح و دیده بصیرت انتخاب کرده ام. اگر شهید شدم ... از شما می خواهم که برایم گریه نکنید و خوشحال باشید از اینکه امانت الهی که در دست تان بوده به صاحبش برگردانده اید و هنگامی که گریه می کنید به یاد حضرت علی اکبر حسین و یاران حسین باشید و امیدوارم که ای مادر، از من راضی باشی و مطمئن هستم که راضی هستی مادرم می دانم که خیلی کارهای بد و زشت انجام داده ام و به شما پرخاشگری نموده ام تو را به خدای بزرگ و به جان امامی که در جماران است مرا حلال کنید و نیز از دوستان ... حلالیت می طلبم و اگر کاری انجام داده ام که باعث ناراحتی شما دوستان شده، از همگی شما معذرت می خواهم.
با پیروزی کامل برای رزمندگان اسلام. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار
خدایا ... بنده گنهکار رو به درگاهت آمده. خدایا توبه اش را بپذیر.
معبودا مرا از ظلمات و تاریکی برهان و قلبم را به نور ایمان منور گردان.