سید شهاب الدین کاووسی

محل تولد: چهارمحال‌و‌بختیاری - فرخشهر

پردیس محل تحصیل: چهارمحال‌و‌بختیاری - شهید رجایی

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

شهادت: 1365/10/22

محل شهادت: خوزستان - شلمچه

عملیات: کربلا 5

مگر نه آنکه وظیفه و مسئولیت ما طبق آیات قرآن و گفتار ائمه معصومین مشخص شده؟ مگر نه آنکه روزی به خاطر انجام ندادن وظایفمان مجازات خواهیم شد، پس چرا ما باز از انجام وظیفه خودداری می کنیم؟ مگر نه آنکه روزی از ما سوال می شود که چرا مسئولیت خود را انجام نداده اید؟ پس دیگر کی می خواهیم وظایفمان را انجام دهیم و به قول قرآن آیا وقت آن نرسیده که ما متوجه مسئولیت خود شویم و برای انجام مسئولیت اصلی خود کوشاتر بشوید و در قرائت

زندگی نامه
شهید شهاب الدین کاووسی در سال 1344 در یک خانواده مذهبی و زحمت کش دیده به جهان گشود و از اول با قرآن مأنوس گشت و تا پایان زندگیش از قرآن درس آموخت. شهید کاووسی دوران تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان دکتر شریعتی شهرکرد با موفقیت به پایان رسانید و سپس در مدرسه راهنمایی شهید خبازی شهرکرد مشغول به تحصیل شد. وی هنگام شروع انقلاب اسلامی کلاس دوم راهنمایی بود و در تمام صحنه ها و جریانات انقلاب حضور چشم گیر داشت و در اکثر راهپیمایی ها شرکت می کرد، در این دوره او در کلاس های قرآن شرکت گسترده می کرد و قرآن را با صدای خوش می خواند و فعالیت های اسلامی فراوان داشت. به کتاب خواندن و کتاب نوشتن علاقه فراوان نشان می داد، چنانچه در صفات ارزنده و خوب او این علاقه نمایانگر بود. شهید عزیز پس از اتمام دوران راهنمایی با علاقه زیاد در رشته علوم تجربی در دبیرستان شهید دکتر بهشتی شهرکرد مشغول به تحصیل گردید. در این موقع او همچون مردی بود که هزاران سال از دنیا تجربه دیده و همه در کارها با او مشورت می کردند و نیز به درس خواندن علاقه زیادی داشت، به طوری که حتی هنگام غذا خوردن، کتاب را کنار خود می گذاشت و مطالب آن را حفظ می کرد. شهید کاووسی در سال 1363دوران دبیرستان را با موفقیت کامل پشت سر گذاشت. پس از آن در تربیت معلم شهیدرجایی شهرکرد مشغول به تحصیل شد که در طول این مدت جهت شرکت در دانشگاه مطالعه بسیار می کرد که بالاخره در سال 1365 در پایان دوران تربیت معلم در رشته پزشکی قبول گردید ولی در این هنگام او در دانشگاهی معنوی و بسیار بالاتر نیز قبول گردید که هنوز نامه خانواده اش که حامل خبر قبولیش بود به دستش نرسیده بود که خبر شهادتش را به خانواده محترمش رساندند.
از آنجا که فطرت پاک شهاب الدین با سستی و تنبلی ضد بود از همان کودکی علاقه به کار وفعالیت داشت، به طوری که در دوران ابتدایی در مکانیکی کار می کرد و هر سال تابستان را آنجا بود و در دوران راهنمایی تابستان ها پیش از انقلاب در همان مکانیکی و بعد از انقلاب در جهاد و کلاس های قرآن فعالیت می کرد. در دوران دبیرستان تابستان ها از طرف جهاد به دهاتی همچون بازفت و بارز می رفت و در آنجا علاوه بر همنشینی با بیچارگان در امور پزشکی دامداری به آنان کمک می کرد کما اینکه تعدادی از آن دوستانش پس از ماه ها به شهر آمدند و از خبر شهادت وی که باخبر شدند با گریه و سرافکندگی درخواست وصیت نامه و زندگی نامه می کردند و می گفتند که او آنقدر ما را دوست داشت و ما او را آنقدر دوست داشتیم که پس از اتمام دوره اش ما ماه ها در دلمان غمی می پیچید که هر لحظه آرزوی دیدن او را می کردیم. شهید عزیز در دوران تربیت معلم سه مرتبه به جبهه رفت که در مرتبه اول بدون اطلاع خانواده بود و در یک بیمارستان صحرایی اهواز خدمت می کرد، بار دوم در جبهه غرب بی سیم چی بود و بار سوم مدتی در اصفهان آموزش شنا دید و در جبهه خمپاره انداز بود که در همین زمان در عملیات کربلای5 به شهادت رسید.

"ولاتحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياءٌ عند ربهم يرزقون "
"ومپنداريد آنانكه در راه خدا كشته شده اند مرده اند، بلكه زنده اند و نزد خداي خود روزي مي خورند "

با درود و سلام بر مهدی موعود و نائب بر حقش امام خمینی، این بنده حقیر خود را آنچنان نمیبینم که بخواهم مطلبی را به عنوان سفارش و وصیت بنویسم ولی چون وصیت نوشتن برای هر مسلمان وظیفه شرعی است لذا چند کلمه ای را در این صفحه می نویسم. ای مردم این سخن حقیر را بشنوید که همانطور که قران و ائمه معصومین فرموده اند این دنیا مکانی موقت است، مکانی که تنها محل آزمایش انسان است وبس. انسان به این دنیا پا نگذاشته مگر برای آزمایش شدن، آزمایش برای انجام آنچه که تعهد داده است و آزمایش آنچه که باید انجام دهد. خداوند در قرآن فرموده که ما جن و انس را فقط برای عبادت و بندگی خلق کردیم و انسان بر سر این مسئله امتحان می شود که آیا می تواند عبد و بنده خدا باشد یا آنکه از خدا یادش می رود و دل به این دنیا می بندد. اگر انسان توانست که تنها عبد و بنده خداوند باشد و به دستورات او عمل کند پس در امتحان خود موفق شده و اگر نتوانست که به دستورات او عمل کند پس به همان ذلت و خواری که خداوند فرموده گرفتار می شود. ای مردم تاکنون شده که قدری به تفکر بنشینید و اندکی درباره هدف از آمدن به این جهان و زندگی کردن در این جهان و سپس مردن اندکی تفکر کنید. جدأ چرا ما در این دنیا وظایف و مسئولیت هایمان را نمی دهیممگر نه آنکه وظیفه و مسئولیت ما طبق آیات قرآن و گفتار ائمه معصومین مشخص شده؟ مگر نه آنکه روزی به خاطر انجام ندادن وظایفمان مجازات خواهیم شد، پس چرا ما باز از انجام وظیفه خودداری می کنیم؟ مگر نه آنکه روزی از ما سوال می شود که چرا مسئولیت خود را انجام نداده اید؟ پس دیگر کی می خواهیم وظایفمان را انجام دهیم و به قول قرآن آیا وقت آن نرسیده که ما متوجه مسئولیت خود شویم و برای انجام مسئولیت اصلی خود کوشاتر بشوید و در قرائت بیشتر قرآن به هیچ وجه کوتاهی نکنید، . همانطور که گفته شد مسئولیت ما در این جهان بندگی خداست و بندگی خدا هم جز با عمل به مقررات اسلام میسر نمیشود. بیایید تا با خود و خدای خود عهدی کنیم که جز احکام و فرامین او را انجام ندهیم و دست از غیر او بکشیم. بیایید تا از هم اکنون مبارزه با نفس خود را که ما را به سوء و بدی امر می کند و به قول پیامبر جهاد اکبر را شروع کنیم تا شاید رستگار شویم. بیایید تا با کتاب خدا یعنی قرآن کریم و آیات آن برای تشخیص راه از چاه در زندگیمان استفاده کنیم. ای مردم حالا که دست اجانب و غارت گران از کشور ما قطع شده و دست خدا حاکم گشته بیایید تا از آن محافظت کنیم، زیرا اندکی مطالعه و تفکر کنیم به این واقعیت پی خواهیم برد که این انقلاب عظیم در خط اصیل اسلام است. از دستورات ائمه معصومین(ع) پیروی کنید و از رهبریت و رهنمودهای امام خمینی هرگز سرپیچی نکنید تا کنار هم به سعادت دنیوی و اخروی نائل شوید. در پایان این بنده حقیر از خداوند متعال به خاطر گناهانم آمرزش و استغفار می کنم و به او پناه می برم، گرچه کوله بار من برای جهان اخروی چیزی جز گناه نیست. ولی باز از رحمت و مغفرت خداوند ناامید نمی شوم و از او می خواهم که از تمام گناهانم بگذرد و من را از بندگان خودش قرار دهد. آنانی که جز او را ستایش نمی کنند و تنها از او کمک می خواهند و در همه امورشان به او متوسل می شوند. امیدوارم که خداوند متعال مرا ببخشد.
در ضمن از همه عمومی که حقی بر دوش این حقیر داشتند و من نتوانستم حق آنان را ادا کنم، حلالیت می خواهم و از آنان می خواهم که مرا حلال کنند.
در همه احوال ذکر خدا را فراموش نکنید
و السلام علیکم و رحمته الله و برکاته
شهاب الدین کاووسی 30/9/1365