سید محمود هاشمی نژاد

محل تولد: بوشهر - تنگستان

پردیس محل تحصیل: کهگیلویه‌و‌بویراحمد - تربیت معلم شهید ایزدپناه

رشته تحصیلی: آموزش علوم اجتماعی

شهادت: 1365/01/12

محل شهادت: خاک عراق - فاو

عملیات: بمباران

من به تمام اقشار ملت توصيه مي كنم در همه ابعاد مواظبت جدي شده باشد كه «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ» آري اين حديث در موضع خود همه را مسئول داند از زن و مرد. مسئوليتي كه اين حديث متذكر مي شود مسئوليت انساني، اسلامي، اخلاقي است.

شهيد سيد محمود هاشمي در سال 1344 در خانواده اي مذهبي و متدين در روستاي عالي چنگي از توابع تنگستان به دنيا آمد و بر سفره اي كه بوي سفره زهرا(س) و علي(ع) را مي داد بهره مي برد و با عشق به ائمه توسط مادرش پرورده شد.
دوره ابتدائي را در روستاي محل زادگاهش به پايان رسانيد تا بياموزد كه چگونه قلم بدست گيرد و خط سرخ شهادت را هجي كند . سپس براي ادامه تحصيل به مدرسه راهنمايي روستاي بنه گز وارد شد تا قدمي ديگر براي باروري استعدادهايش بردارد . او عاشق و عارف بود و در اقيانوس عشق خدا شنا مي كرد و جزء افرادي بود كه با تفكر در عالم زندگي مي كنند . آري او مرغ حقي بود كه از بدو تولد يا حق و يا هو گفت تا به ديدار حق شتافت و از شربت خون رنگ شهادت سيراب گشت . با آغاز حركتهاي ضد استكباري مردم با شركت در صنوف تظاهرات به هر طريقي كه امكان پذير بود و پيروي از پيامهاي پيامبر گونه حضرت امام خميني (ره) مبارزات خودش را ادامه داد .پس از پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و فضاي انقلابي مدارس شهيد مدرسه را بعنوان سنگري كه مي تواند اهداف عاليه اسلام و انقلاب را در برداشته باشد برگزيد و ضمن تحصيل به عضويت انجمن اسلامي مدرسه درآمد.دوران دبيرستان را در مدارس شهيد مطهري – نواب صفوي و شريعتي بوشهر گذرانيد . با شروع جنگ تحميلي و يورش بعثيون به مرزهاي ايران اسلامي در گروه منسجمي با ساير دوستانش بنام گروه شهيد چمران در تاريخ 6/12/60 عازم جبهه دهلاويه گرديد . و براي اولين بار اسلحه را لمس كرد و با اولين حركت ، پا در راه و طريقت شهادت گذاشت پس از مدتي بخاطر عشق به جبهه و ياري ساير همرزمانش در مرحله دوم در تاريخ 26/12/62 اعزام گرديد . هنگامي كه از جبهه برگشت براي تعالي بيشتر جوان روستايش ، انجمن اسلامي وليعصر عالي چنگي را تاسيس كرد . و سپس در تاريخهاي 29/3/63 و 18/6/63 براي بار سوم و چهارم به طرح لبيك امام و پير طريقت خود پاسخ داد . او در سنگر علم نيز داراي موفقيت بود و با قبول شدن در دانشسراي تربيت معلم راه يك معلم خوب را نيز مي خواست تجربه نمايد ولي اين امر او را شيفته دنيا نساخت و براي آخرين بار در تاريخ 30/11/63 مدال افتخار را از جده اش فاطمه زهرا (س) دريافت نمود و روح مطهرش در تاريخ 12/1/65 در فاو[1] به ملكوت اعلي پرواز كرد.

بسم الله الرحمن الرحيم

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ * تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

«اي اهل ايمان آيا شما را به تجارتي سودمند که شما را از عذاب دردناك (آخرت) نجات بخشد دلالت كنم؟ آن تجارت اين است به خدا و رسول او ايمان آريد و به مال و جان در راه خدا جهاد كنيد، اين كار از هر تجارت اگر دانا باشيد براي شما بهتر است.»

با سلام و درود محضر مقدس آقا امام زمان(عج) ارواحنا لمقدمه الفدا و نائب گران قدرش و جميع امت اسلام و سالكان طريقت الله. معامله معامله اي پر ارزش و پر بهاست و فسخ آن موجب خذلان و نابودي خواهد شد چه در دنيا و چه در آخرت و اين معامله رجحاني است كه از طرف خداوند به همه ابلاغ گشته و كاهلي در آن جبران ناپذير است چرا كه بعد از 1400 سال تاريخ در بعد معنوي صعود مي كند و همواره ماديات را زمينه اي براي آن قرار داده است و بر ابعاد ديگر تاريخ غلبه مي كند اين در حالي است كه طاغوت و استكبار جهاني بر جان و مال و فرهنگ امت ها چيره مي شود و با تلاش خود در صدد آن است كه هر چه را حق و خير و صلاح است ريشه كن كند و از عدل و قسط و احسان و پاكي و صداقت چيزي باقي نگذارد و اين وظيفه بر ماست که با قلبي استوار و منشات گرفته از مكتب امام حسين(ع) با اين ديو شوم بد سرشت و ابليسان تاريخ مبارزه كنيم تا ظالم و تعدي ريشه كن گردد. تكليف بر ما امت اسلام است كه با سير در همه ابعاد اجتماعي، معنوي، اخلاقي و عرفاني قدم بر سرزمين عشق در هر نقطه اي باشد بگذاريم و با ديدي عارفانه و قلبي پاك و خالص و از تجلي انوار حق تعالي پر از سكينه ايمان و عزت به مقصد نامتناهي برسانيم و تا گرفتن حق خود و احقاق حقوق از دست رفته تمام مستضعفين از پاي ننشينيم و با بذل جان با عشق به خدا در راه معبود عشق بازي كنيم و اين ميسر نمي شود مگر با سير و سلوك عرفاني و معنوي زيرا ما بايد اگر مي خواهيم به هستي قدم بگذاريم و از بيابان غفلت، وادي غفلت، تربت غفلت و خذلان در همه شئون زندگي بگذريم و وارد مرحله اي كه سلسله وار با هم مرتب است شويم و به بيت الحرام دخول كنيم (نا گفته نماند اين الفاظ و اين كلمات عرفاني است و سواي ديگر موارد است) قلب انسان كامل است، حرام است بر سواي محبوب که هر كه صاحب دلي خميني باشد هم طلب و طالب است و هم مطلوب. بعد از طي اين مرحله از معرفت حق تعالي به بيت ديگر وارد مي شويم، بيت الحكمه است، يك درجه از بيت الحرام بالاتر است و از بيت الحكمه به بيت المقدس. قلبي که متعلق به غير خدا نباشد و از بيت المقدس به بيت العزه و از بيت العزه به بيت الرجا رسيد كه اوج كمال است و عرفان و معرفت است و آن مقام فنا در ذات و صفات است به حق که امروز قشري که دوران شباب را در جامعه اسلامي مي گذرانند البته نه همه آن ها بايد با سير و سلوك خود آن چنان عروج كنند كه ديگر در آن جهان گرفتاري ايجاد نشود براي هيچ يك از بندگان خدا چرا كه خدا سعادت بندگانش را مي خواهد زيرا كه «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» من دراين جا وظيفه انساني، اسلامي خود را مي دانم كه به قشرهاي جوان و تحصيل كرده جامعه خود نصيحتي برادرانه كنم و آن اين است كه امام بارها و بارها متذكر شده اند بايد دست به دست هم دهيم و جامعه اي كه خونبهاي هزاران شهيد است ادا كنيم. در همه شئون پس ما نباید تحت تاثير الفاظ و القائات غرب قرار بگيريم و خود را در بعد حيواني پرورش دهيم كه پرورش در بعد حيواني فاجعه است. براي اسلام و در اصل براي اقوامي كه در طول تاريخ در برابر حق موضع گيري مي كردند مگر نه جز اميال شهواني و رواني و حيواني به چيزي ديگر فكر نمي كردند ما بايد بيدار باشيم هشيار باشيم. قوم لوط در تاريخ گذشته بود و حال هم انگشت شمار است در جامعه ما. من به جرات قسم مي خورم بقاياي ما هستند اين چه مي رساند. من به تمام اقشار ملت توصيه مي كنم در همه ابعاد مواظبت جدي شده باشد كه «کلکمْ راعٍ، وَ کلکمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیتِهِ» آري اين حديث در موضع خود همه را مسئول داند از زن و مرد. مسئوليتي كه اين حديث متذكر مي شود مسئوليت انساني، اسلامي، اخلاقي است.

حال بايد با جديت جلوي شهوت رانان، دزدان، جنايتكاران، ناموس دزدان با قدرت هر چه تمام تر رفت بويژه سر دسته آن ها استكبار جهاني. آن هایي كه تا ديروز سنگ حزب فلان بر سراچه دل بسائيدند حال در موقع و منصبي قرار گرفته اند كه الله اكبر اين چگونه توجيح است که باز هم در مقابل خيانت و حفظ نواميس خود مسلمين خود را مسئول نمي دانند و از ناموس دزدان حمايت مي كنند. نفرين ما و خلق و پيامبران و ائمه بر آن ها باد و اگر خداوند توفيق نصيب كرد و شهيد شدم و به حضور پيامبر مشرف شدم كه بر اين افتخار ميبالم و از اين كار و از آن دسته از جانبان روزگار شكايت خواهم كرد كه در اين مورد خود دانم و بس و اما ملت عزيز و امت حزب الله و جوانان مسئول و متعهد اگر مي خواهيد در جهت احكام اسلام گام برداريد گوش به فرمان و اعتصموا به حبل الله جميعا و لا تفرقوا باشيد كه تفرقه از شيطان است و اما شما را به موارد زير توصيه مي كنم.

1- حفظ جامعيت مستمر ولايت فقيه و ولي امر خدا

2- پيروي از اوامر و نصايح رهبر عزيز در همه شئون

3- حفظ و نگه داري از دستاورد هاي انقلاب كه با خون شهيدان امضا شده است.

4- پيروي از سنت صالحه ائمه معصومين و حضرت پيامبر(ص) .

5- پوشش اسلامي (حجاب اسلامي ) به معناي واقعي نه در حد فرم براي جامعه اسلامي.

6- دفع شيطان و استكبار و زمينه هاي آن در بين مسلمين.

7- اصل بزرگ و پيشرو امر به معروف و نهي از منكر در گسترش احكام اسلامي و دفع مفاسد در بين مردم.

8- پيروي از شهيدان و ادامه راه شهدا.

9- احترام به قانون و شريعت و احكام قرآن كه همان قانون جامعه اسلامي است.

10- دوستي و حب خداوندي در بين روستاهاي هم جوار در ظل توجهات حضرت مهدي(ع) .

11- پشتيباني از جنگ تا رفع فتنه از جهان و تربيت نيروهاي صالح و فرزندان شايسته براي اسلام.

12- تقوا كه ميزان بر تربيت آسان بر جميع ديگران است رعايت آن و پيشه كردن آن.

13- حفظ ولايت مسلمين و اطاعت از آن که اطاعت از ولايت فقيه است.

14- دشمني با استكبار جهاني تا سر نگوني آن.

15- گوش و زبان و صحبت هايمان همان باشد که از زبان امام و اعمال او مي شنويم و مي بينيم.

16- هجرت در راه خدا که راه گشا باشد نه مهجور.

17- پيروي زنان جامعه از فاطمه، زينب و زنان اطهر تاريخ.

18- عشق ورزيدن به امام امت و احترام مسئولين مملكتي در حد خودشان در موضع هاي شخصي.

19- اي زنان جامعه فاطمه زن نمونه بود و تو هم زن نمونه باش چرا كه روز ولادت او روز توست، آري هنوز هست و خواهد بود.

شهيدان رفتند سخنان آن ها سخن من. او و صدها شهيد آرزوها داشتند و آرزوي من در دنيا نخست تقواي الهي و ساخته شدن، زيارت امام و شوق شهادت بود ولي متاسفانه كو گوش باز و ديد بيدار. اميد و التماس دعا از امام و شفاعت و حلاليت از والدين و اخوي هاي گرامي و خواهران معضم دارم. در آخر خود را موظف مي دانم كه مسئوليت والدين را از روايتي كه از حضرت امير نقل كرده اند گوشزد كنم. (و اما ما مي روم تا فردا شهيد بماند و ما شهيد مي شويم تا فردا شاهد باشد و روزي هم خواهد رسيد که فردا شهيد مي شود و مي آئيم که شهادت اوج عزت است و فرج حاصل و آينده تو شاهد باشد ما شهيد شديم ولي شاهدان حاضرند و تو هستي بلكه بايد با همكاري گذشته شهيدان تازه پرورش دهي و جايگزين كني و در آخر براي آخرين سخن با پدر و مادر و برادرانم و خواهران شما را توصيه مي كنم به صبر زيرا صبر بر مصايب مايه علو روح است و توصيه ديگر اين كه به حزب الله عشق بورزيد خصوصا شهيدان حزب الله البته چرا حزب الله كه عشق ورزيدن به اين گروه عشق ورزيدن به خدا و پيامبراست زيرا حزب الله است كه حافظ دين است و شريعت. سخن را كوتاه مي كنم با يك روايت از امام، سخن حضرت علي(ع) . حضرت علي(ع) در ضمن سخناني كه خطاب به يك پدر فرزند از دست داده اظهار مي دارند كه اگر تضرع و زاري نمائي فرزند از دست رفته ات به تو بازگشت نخواهد كرد و اجر خود را ضايع كرده اي اما اگر صبر پيشه گيري نزد خداوند ماجور خواهي بود بله قدر سخن علي(ع) كه سعادت را بر ايمان ترجيح مي دهد بدانيم و بدانيد كه ان شاءالله سعادت در اين است. حزب الله پيروز است و جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم و با سلام به مادران، پدران و سربازان و صالحان و معلمان و اوليا و پيامبران و پير عارف جماران و سپاس و درود بي پايان به حسين(ع) ، فرزند پيروزش خميني شجاع اين آئينه تمام نماي احكام حق تعالي از همگي التماس دعا دارم.

هر كه فاني شود، شود واصل خوش فنائي كه باشد اين حاصل

دست بوس و سرباز خوار و گناهكار امام خميني

سيد محمود هاشمي مورخه 64/2/2