شهید ابوالفتح حسنى

محل تولد: اصفهان - سمیرم-پادنا

پردیس محل تحصیل: اصفهان - مرکز تربیت معلم شهیدباهنر اصفهان

رشته تحصیلی: اموزش حرفه و فن

شهادت: 1364/11/25

محل شهادت: خوزستان - اروندکنار

عملیات: والفجر 8

اين جهان يك امتحان است براى آخرت سعى كنيد كه در اين امتحان موفق باشید همچنانکه حضرت على (ع) در اين باره می‌فرماید محاسبه كنيد خود را قبل از آنكه به حسابتان برسند. پس اى برادران و خواهران واجبات را انجام دهيد و اسلام را تنها نگذاريد و نگذاريد دشمنان اسلام دلشاد گردند نگذارید قرآن غریب بماند اگر نمى‌توانيد قرآن بخوانيد لااقل آن را باز كنيد و سعى كنيد قرآن را ياد بگيريد که قرآن راهنمای مسلمانان است.

برادر شهید و بزرگوار آقای ابوالفتح حسنی در تاریخ 1346هجری شمسی در خانواده ای پاک در یکی از روستاهای منطقه پادنا از شهرستان سمیرم متولد گردید در دوران کودکی در همان خانواده بزرگ شد وتحصیلات ابتدایی خود را در روستای سرباز به پایان رسانید و بعد از آن قدم در مرحله راهنمایی گذاشت. مدت3سال با جدیت تمام در روستای بیده تحصیلات راهنمایی خود را به پایان رسانید اگر بخواهیم تصویری از مشکلات دوران راهنمایی ایشان را ارائه دهیم قلم از گفتن آن عاجزاست وهیچ خواننده ای نمی تواند آن را احساس کند چرا که باید هرکسی با اینگونه مشکلات مواجه شود تا بعد درک کند همین بس که بگویم شهید حسنی هر روزه در مدت 3سال در میان سرما و گرمای این منطقه عقب افتاده جهت ادامه تحصیل دوران راهنمایی حدود 7 کیلومتر باید صبح ها پیاده روی می کرد و عصرها همین مسیر را برمی گشت و برای صرف ناهار خود در خود مدرسه می ماند چه بگویم وچه بنویسم؛ نگارنده این نامه مدتها در کنار او همکلاسی اوست و نمی‌داند چگونه اخلاق و رفتار اورا توصیف کند. از همان دوران کودکی اخلاق او همه را به خودش جذب می کرد وهمه او را دوست می داشتند. اگر چه شهید حسنی از لحاظ سنی و قدرت بدنی یکی از افراد کوچک کلاس بود اما همیشه راه درست وصحیح را به بزرگترها نشان می داد در قالب نماز خواندن اخلاق خوب وشعارهای اسلامی بعد از آن هم مشکلات پس از امتحان ورودی در هنرستان شبانه روزی شیراز پذیرفته شد و جهت ادمه تحصیل مقطع متوسطه به آنجا رفت. در حین ادامه تحصیل چندین مرتبه به جبهه های حق علیه باطل شتافت. مدت 4سال دوران تحصیلی مقطع متوسطه خود را به پایان رسانید که در همین دوران در جبه های جنگ مجروح شد. در همان سال دوران متوسطه در امتحان ورودی مراکز تربیت معلم شرکت کرده وموفق شد وبه مرکز تربیت معلم شهید باهنر اصفهان راه یافت. با این حال که خانواده شهید از لحاظ مالی در وضع نامطلوبی به سر می برد خود شهید روزهای تعطیل را به کارگری می پرداخت تابتواند خرج ادامه تحصیل خود را فراهم کند تا اینکه درحین ادمه تحصیل در مرکز تربیت معلم سال دوم تربیت معلم به جبهه های جنگ شتافت در والفجر8به عنوان غواص خدمت می کرد تااینکه به فیض شهادت نایل شد.نمی توانم عظمت وبزرگی وجوانمردی این شهید عزیز از دست رفته ام را درروی کاغذ بیاورم نه خودم جرأت آن را دارم ونه قلم وکاغذ می تواند زندگی واقعی او را در اذهان روشن کند.امیدوارم که بازماندگان ادامه دهنده راهشان باشند.

بسم الله الرحمن الرحيم
و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين.
كسانيكه در راه ما جهاد كنند از راههايى آنها را هدايت مى‌كنيم و هميشه خدا يار نيكوكاران است.
خدايا با بار گناه سنگين بسويت آمده‌ام. مى‌ترسم از سنگينى گناه بدنم سبك نشود. خدايا از تو در تمام كارهايم عافيت مى‌خواهم و به تو پناه مى‌برم از رسوايى و خوارى دنيا و از عذاب آخرتت. خدايا پناه مى‌برم به ذات بزرگوارت و به عزتت كه فوق آن متصور نيست، به قدرتت كه چيزى از آن سرپيچى نتواند كرد. خدايا بيامرز مرا از هر گناهى كه مرتكب شده‌ام كه قطع مى‌كند اميد را. خدايا تقرب مى‌جويم به سويت رحم كن بر من كه بدنم ضعيف و عذاب تو سخت است و طاقت عذاب تو را ندارم.
آنان که غريبانه در دنيا زندگى كردند و غریبانه جان خود را فدا کردند آنها لحظه‌اى خدا را از ياد نمی‌بردند و هيچ گاه از مرگ غفلت نداشتند آنها به كوچكى گناه نگاه نمى‌كردند بلكه گناه را مانند سنگينى كوهى در مقابل چشمشان مى‌ديدند و آنقدر در برابر خدا به خاك مى‌افتادند و چنان ناله و زارى مى‌كردند تا گناه خود را پاك مى‌كردند. خوشا به حال آنها كه در قيامت به سوى بهشت پيشى مى‌گيرند آنان نزديكان به درگاه خدايند. اى خدايى كه قيامت را وعده دادى و هيچ گونه شكى نيست و نخواهد بود چه جواب داريم به آن جوانان كه جان خود را براى زنده ماندن دينشان و اسلامشان فدا كردند و آنان كه براى زنده ماندن اسلام تمام شكنجه‌هايى كه بر آنها تحميل مى‌شد مى‌پذيرفتند ولى دست از اسلام و دينشان بر نمى‌كشيدند.
اى خدا، من هم به نداى هل من ناصر ينصرنى حسينى لبيك گفته و آمده‌ام تا به اين جمع اَين عاشقان حسين و اين زاهدان شب و اين شیران روز و اين حارثان اسلام بپيوندم و بتوانيم بر باطل پيروز شويم. اى خداى بخشنده و مهربان دوست دارم اين بدن را كه غير از آن چيزى ندارم به اسلام عزیز هدیه کنم از من قبول کنی. دوست دارم آنقدر براى رضاى تو كشته بشوم و زنده بگردم و باز كشته بشوم تا دين مبين اسلام در سرتاسر گيتى برقرار گردد. اى پدر اگر خداوند اعلى شهادت را نصيبم كرد زحمتهايى كه در حق من كشيده‌اى حلال كن و هيچ گونه ناراحت نباش و خدا را شكر كن كه توانستى هديه‌اى ناقابل در راه اسلام بدهى و گريه نكن. اى پدر مبادا از نماز غفلت كنى كه اين نماز پايه دين است و تو اى مادر برای من گریه نکن هرچند که داغ فرزند سخت است و مبادا غم را به خودت راه دهی.
ای مادر در نماز و مسائل اسلامی مثل حجاب و غیره را بیشتر تکیه کرده و عمل کنید.
و شما اى برادران و اى دوستان عزيز شما سنگرها را خالى نگذارید و جبهه‌ها را گرم نگه داريد و شكر كنيد خدا را كه چنين نعمت‌هایی عطا کرده و اينگونه وسايل آسايش قرار داده و بدانید که همه ما در برابر خون شهدا که در راه این اسلام عزیز ریخته شده مسئول هستیم و در فردای فیامت باید جواب آنها را بدهیم و اين اسلام عزيز كه با خون جوانان رشد کرده و به اين حد رسيده شما ادامه دهنده‌ی آن هستید تا ان شاءالله به قیام انقلاب مهدی(عج) وصل كنيد.
و تو اى خواهر زينب‌وار صبر كن و دعا كن كه خداوند عالم اين هديه ناقابل را از ما بپذيرد. اى خواهر حجاب تو كوبنده‌تر از خون شهدا است و شما هم در برابر خون شهدا مسئول هستید و باید به یک یک آنها جواب دهید سهی کنید که بتوانید حق شهدا را اداء کنید. اى خواهر در نماز غفلت مکن که همين نمازهاى به موقع و با جماعت و دعا است كه رزمندگان اسلام را به پيروزى مى‌رساند.
اين جهان يك امتحان است براى آخرت سعى كنيد كه در اين امتحان موفق باشید همچنانکه حضرت على (ع) در اين باره می‌فرماید محاسبه كنيد خود را قبل از آنكه به حسابتان برسند. پس اى برادران و خواهران واجبات را انجام دهيد و اسلام را تنها نگذاريد و نگذاريد دشمنان اسلام دلشاد گردند نگذارید قرآن غریب بماند اگر نمى‌توانيد قرآن بخوانيد لااقل آن را باز كنيد و سعى كنيد قرآن را ياد بگيريد که قرآن راهنمای مسلمانان است.
از تمام دوستان و آشنايان طلب مغفرت مى‌كنم هر گونه بدى از اين حقير ديديد به بزرگوارى خودتان ببخشيد و مرا حلال كنيد.
ای مادر الان که این وصیت را نوشتم احساس میکنم که آخرین صحبتهایم را با شما کرده ام پس آن رنج و زحمتی که برای من کشیدی و آن شیری که به من دادی حلال کن.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی حتی کنار مهدی خمینی را نگه دار. از عمر ما بکاها بر عمر رهبر افزا.