شهید سید جواد صبا

محل تولد: خراسان‌جنوبی - فردوس

پردیس محل تحصیل: خراسان‌جنوبی - مرکز تربیت معلم شهید مفتح فردوس

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

شهادت: 1364/11/21

محل شهادت: خاک عراق - براوین فاو

عملیات: والفجر 8

اولين كلامم به عنوان وصيت ، جز وحدت امت حزب الله نيست . اين كالا جان آدمى است و چقدر ما در اين معامله سود مى بريم و خداوند چه خريدار خوبى است كه در مقابل اين جان بى ارزش ، بهشت برين آخرت را به ما وعده مى دهد و هر كس در اين راه سهل انگارى كند بدانيد كه ضرر كرده است و ممكن است چنين موقعيتى پيش نيايد .پيامم خدمت دانش آموزان اين است كه سنگر مدرسه را رها نكرده و در پشت جبهه مشت محكمى بر دهان ياوه گويان داخلى بزنند .

شهید سید جواد صبا فرزند خلیل‌الله در تاریخ 01/07/ 1345 در شهرستان فردوس و در خانواده‌ای متدین متولد شد. هنوز دو سال از جان گرفتن نهال نوپای وجودش نگذشته بود که خانه گرم و صمیمی‌اش در زلزله سال 1347 فروریخت و او از همان ابتدا ایستادگی در مقابل مشکلات را آموخت. وی در 6 سالگی روانه دبستان شد و علاقه زیادی به قرآن خواندن،نماز و روزه داشت و با صوت و لحن زیبایی قرآن مجید را تلاوت می‌نمود. ابتدایی را تمام نکرده بود که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام رضوان ا... تعالی علیه به پیروزی رسید و سید جواد باوجود سن کمی که داشت در تمام راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد، بر دیوار کوچه و خیابان‌ها شعارهای ضد شاه می‌نوشت و همیشه در مساجد و هیئت مذهبی حضور پیدا می‌کرد؛ تا اینکه انقلاب به‌طور کامل به پیروزی رسید و او روانه مدرسه راهنمایی سید جمال‌الدین اسدآبادی شد این دوره را نیز با موفقیت به پایان رساند و در خلال درس در بسیج دانش‌آموزی و انجمن اسلامی نیز فعالیت می‌کرد. دوران دبیرستان را در مدرسه طالقانی فردوس گذراند و در همان زمان هم بسیار تمایل به شرکت در جهاد مقدس داشت اما کم سن بودن او، این اجازه را نمی‌داد و سید جواد از این بابت بسیار رنج می‌برد ولی بازهم از فعالیت دست برنمی‌داشت و با کمک‌رسانی و جمع‌آوری هدایای مردمی و شرکت در مراسم عبادی- سیاسی به وظیفه شرعی خود عمل می‌کرد. تا اینکه در دوم دبیرستان در سال 1362 از طریق بسیج برای فراگرفتن آموزش نظامی به شهر کاشمر اعزام شد و به مدت دو ماه با فنون نظامی و جنگی آشنا شد و آن را فراگرفت و پس از گذراندن این دوره روانه جبهه حق علیه باطل شد. برای مدت 3 ماه در منطقه عملیاتی ایلام غرب مشغول به خدمت شد و در عملیات والفجر 3 به همراه دوستان هم‌رزمش ازجمله شهید جواد ناظری و شهید سید حسن میر رضوی در حمله شرکت کرد و در حین عملیات از ناحیه دست راست مجروح و به مدت سه الی چهار ماه در بیمارستان بستری شد. بعد از بهبودی به تحصیل خودش ادامه داد و دوره دبیرستان را با موفقیت به پایان رساند. سپس در کنکور سراسری سال 63-64 شرکت نمود و در رشته پرورشی دانشگاه تربیت‌معلم شهید مفتح فردوس پذیرفته شد. باوجود علاقه زیادی که به تحصیل داشت ولی بازهم شرکت در جبهه را ارجح دانسته و در دی‌ماه همان سال (64) برای بار دوم به همراه 120 نفر دیگر از همکلاسی‌هایش به‌طور داوطلبانه از پایگاه بسیج فردوس عازم جبهه شد. او در عملیات والفجر 8 همراه دیگر هم‌رزمانش ازجمله مفقودالاثر علی رحیمی و غلامحسین ایمانی، شجاعانه شرکت نمود و در سن 19 سالگی در تاریخ 1364/11/21 در فاو (بوارین) مفقودالاثر گشته و در تاریخ 1376/4/10 پیکر پاک ایشان بعد از چندین سال به آغوش خانواده بازگشت و در فردوس تشییع و به خاک سپرده شد.

وصيت‌نامه شهید سيد جواد صبا
(( بسم الله الرحمن الرحيم ))
(السلام عليك يا اباعبدا...،السلام عليك ياانصاراباعبدا...،السلام عليك ياانصار خمينى روح ا...)
( ولا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون )
( گمان مبريد كسانى كه در راه خدا كشته مى شوند مردگانند بلكه آنها زنده اند و در نزد پروردگار خود روزى مى خورند )
با درود و سلام بر منجى عالم بشريت حضرت مهدى موعود (عج) و نائب بر حقش امام خمينى بت شكن قرن ، اين قلب تپنده امت اسلامى.
و با درود و سلام بر سالار شهيدان حسين بن على (ع) كه با نثار خون خود درخت خشكيده اسلام را آبيارى نمود و سلام و درود به روان پاك تمامى شهيدان از صدر اسلام تاكنون ، از آدم تا خاتم و از خاتم تا پهنه قيامت ، سخنم را آغاز مى كنم .
هم اكنون كه دارم روانه جبهه نبرد حق عليه باطل مى شوم و در راه معبودم الله قدم به صحنه پيكار مى گذارم و در راه او (الله) جان خود را فداى اسلام و امام مى كنم ، لازم دانستم چند كلمه اى به عنوان وصيت و پيام خدمت امت حزب الله ارسال دارم . هر چند كه من كوچكتر از آنم كه بتوانم خدمت اين امت قهرمان و بزرگ پيام دهم .
اولين كلامم به عنوان وصيت ، جز وحدت امت حزب الله نيست . چون وحدت و اتحاد بين تمام اقشار مختلف مردم است كه صفوف مستحكم دشمنان اسلام را در هم مى كوبد و خداوند هم مى فرمايد :
(واعتصموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا) ((چنگ به ريسمان خدا بزنيد و متفرق نشويد))
بلى امت حزب الله، همه بايد در صفوفى مستحكم و پايدار در جهت سير الى الله قدم برداريم و از تفرقه و جدايى بپرهيزيم .
امت حزب الله ايران بالاخص مردم قهرمان پرور فردوس ، ما راهيان راه حسين (ع) با نثار خون خود در تداوم انقلاب اسلامى مى كوشيم و جان ناقابل خود را كه در برابر عظمت خداوند ناچيز است، تقديم اسلام و قرآن مى كنيم و هر كس شربت گواراى شهادت را مى نوشد معامله‌اى با خداوند انجام مى دهد كه در اين معامله خداوند خريدار و آدمى فروشنده آن است و اين كالا جان آدمى است و چقدر ما در اين معامله سود مى بريم و خداوند چه خريدار خوبى است كه در مقابل اين جان بى ارزش ، بهشت برين آخرت را به ما وعده مى دهد و هر كس در اين راه سهل انگارى كند بدانيد كه ضرر كرده است و ممكن است چنين موقعيتى پيش نيايد.
امت حزب الله مخصوصا خانواده محترمم خود را براى تحمل رنجها و مصيبتها و ناكامى ها و ناروايى ها آماده سازيد . اين مصيبت ها و سختى‌ها زودگذر است و تمام شدنى است ولى به پاداش اين جانفشانى ها و فداكارى ها به نعمت هاى ابدى و بى پايان خداوندى خواهيد رسيد. پيامم خدمت دانش آموزان اين است كه سنگر مدرسه را رها نكرده و در پشت جبهه مشت محكمى بر دهان ياوه گويان داخلى بزنند . ولى اگر يك موقع جبهه احتياج داشت با تمام نيرو و از صميم قلب به جبهه بشتابند . اى جوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) در ميدان و على (ع) در محراب عبادت شهيد شد . مبادا در حال بى تفاوتى بميريد كه على اكبر حسين در راه حسين (ع) و با هدف شهيد شد.
اى مادران و اى پدران ، مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيرى كنيد كه فردا دير است و روز قيامت نمى توانيد در محضر خداوند جواب بدهيد.
برادران و امت قهرمان و شهيد پرور فردوس ، از دعا و استغفار فراموش نكنيد ، چون دعا تنها حربه اى است كه ما در مقابل دشمنانمان داريم . شما مپنداريد كه ما در جنگ روبرو با دشمن تنها از سلاح استفاده مى كنيم ، بلكه ايمان داريم و آن دعاهاى توسل رزمندگان در سنگر ها و نماز هاى شب آنان و فرياد هاى العفو العفو تمامى شب زنده داران است كه ما را در جنگ پيروز مى گرداند ، چون دعا ، بهترين تسكين دردها است .
هميشه به ياد الله باشيد و در راه او قدم برداريد و نگذاريد دشمنان قرآن بين شما و روحانيت متعهد تفرقه و جدايى بيندازند كه اگر چنين روزى خداى نكرده پيش بيايد ، روز بدبختى مسلمانان و روز جشن ابرقدرت هاست.
امت حزب الله در رهبر خود، امام خود بيشتر دقيق شويد و سعى كنيد عظمت و بزرگى او را دريابيد و صداقت و خلوص خود را حفظ نمائيد.
اگر فيض عظيم شهادت نصيبم شد، كسانى كه پيرو خط سرخ امام امت، خمينى بت شكن نيستند و از ولايت فقيه او پيروى نمى كنند و اعتقاد ندارند، بر من نگريند و بر تشييع جنازه من حاضر نشوند.
امت حزب الله، سلام گرم مرا كه از اعماق قلبم بر مى خيزد به امام عزيزم برسانيد و بگوييد كه اى امام تا آخرين نفس و تا آخرين قطره خونم سنگر قرآن و اسلام عزيز را ترك نخواهم كرد و با معبودم پيمان مستحكمى مى بندم كه در تمام عاشورا ها و كربلا ها با حسين بن على (ع) همراه باشم، سنگر او را حتى براى يك لحظه خالى نكنم تا وقتى كه پرچم پر افتخار اسلام بر تمام جهان طنين بيفكند و اين انقلاب به انقلاب حضرت مهدى (عج) متصل شود انشا الله.
امت قهرمان از شما مى خواهم كه از امام امت، خمينى كبير، اين نايب بر حق امام زمان (عج) دست برنداريد و امام را تنها نگذاريد، چون اين پير جماران بود كه ما را از تاريكى ها و ظلمات به روشنايى و نور و از زشتى ها به زيبايى ها برگرداند . از شما مى خواهم كه براى پيروزى نهايى رزمندگان و طول عمر امام عزيزمان ، اين رهبر بيدار و آگاه دعا كنيد.
و در اينجا چند وصيتى خدمت خانواده محترمم بر روى كاغذ مى آورم:
1- پدر و مادر بزرگوارم ، اگر انشا الله شهيد شدم از شما مى خواهم كه از بابت من ناراحت نباشيد، چون من و تمامى شهيدان هدفمان را مشخص نموده ايم و در راه سير الى الله قدم برداشته ايم.
2- اگر انشا الله شهيد شدم از شما مى خواهم كه راه مرا ادامه دهيد ، چون اگر راه شهيد را ادامه ندهيد ، خون شهيد هدر مى رود و با پايمال شدن خون بيش از صد هزار شهيد ، دوباره ابرقدرتهاى شرق و غرب وشيطان هاى بزرگ به اين كشور اسلامى تسلط پيدا مى كنند و اسلام عزيز و قرآن مورد تهاجم قرار مى گيرد و از بين مى رود .
پدر و مادر عزيز ، اگر در طول زندگى چند ساله، فرزند شايسته و خوبى براى شما نبودم ، از شما مى خواهم كه مرا به بزرگى خود ببخشيد.
پدر بزرگوار و مادر مهربانم ، از اينكه نتوانستم زحمات طاقت فرساى شما را جبران كنم ، معذرت مى خواهم ولى جبهه از اين حرف ها مهم تر است و تا زمانى كه جبهه هست بايد جنگيد و جان را به جان آفرين تقديم كرد.
3- من يك ماه روزه قرض دارم و اميدوارم خانواده ام قرض اين يك ماه را بدهند كه روحم آزاد باشد.

والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
سيد جواد صبا - 62/5/5