شهید شهباز زمان
محل تولد: کهگیلویهوبویراحمد - دهدشت منطقه دشمن زیاری
پردیس محل تحصیل: کهگیلویهوبویراحمد - تربیت معلم گچساران
رشته تحصیلی: سایر
شهادت: 1364/11/22
محل شهادت: خاک عراق - فاو
عملیات: والفجر 8
ای کسانی که ایمان آورده اید زمانی که با کسانی که کافر شده اند برخورد کردید پشت نکنید و از جنگ نگریزید
شهيد شهباز زمان در سال 1342 در روستاي محروم و دور افتاده ي سردره دشمن زياري در يك خانواده مذهبي ديده به جهان گشود . دوران طفوليت را تحت تعليم پدر و مادر خوش گذراند. در بين پنج سالگي راهي دبستان زيرنا سفلي كه چند كيلومتر نازادگاهش فاصله داشت گرديد. مدت يكسال را بصورت مستمي آزاد در آنجا گذرانيد افتتاح دبستان در زادگاهش شهيد دوران ابتدائي را در سردره گذارانيد. و در همين ايام ابتدائي بود كه با نماز آشنا گرديد. و نماز را بر هرچيز مقدم مي شمرد.
با توجه به اينكه شهيد در منطقه اي زندگي ميكرد كه براثر جهل و ناداني گرفتار دسته بنديها و باند گردانی های محلي بودند و هر انسان آگاه را در آغوش جهالت دسته بندي مي كشيد اما او انساني مستقل بود و هيچگاه حقيقت را فداي مصلحت نمي كرد. وبه ارشاد و راهنمايي مردم مي پرداخت .
دوران راهنمايي را در مدرسه سيد محمود طالقاني دهدشت گذراند در همين مقطع تحصيلي در بين شاگردان مدرسه بعنوان شاگردي نمونه از نظر اخلاق و درسي براي دبيران وشاگردان ديگر شناخته شد تا اينكه ايشان را به عنوان در همين موقع بود كه شهيد پيوسته در دعاهاي كميل و توسل و ساير ادعيه شرکت می کردند براثر دلسوزي كه شهيد در باره ي منطقه داشت و آرزويش پيوسته اين بود كه آينده سازان اين مملكت (دانش آموزان) بايد تربيت الهي شوند تا از آنها انساني هاي مؤمن و متعهد تحويل جامعه ي اسلامي داده شود وبرخود لازم دانست كه شغل معلمي را انتخاب نمايد لذا پس از موفق در امتحان ورودي وارد دانشسراي تربيت معلم گچساران شد . پس از چند ماه تحصيل در دانشسرا طبع پرشور وذهن جوياي شهيد وي را ودار نمود تا شعار هميشگي خويش را كه در رابطه با حمايت از جنگ و رزمندگان بود آنر ا بعمل تبديل نمايد لذا براي اولين بار بعد از چهار ماه ماندن در دانشسرا بدون از آموزش نظامي با التماس فراوان توانست راهي جبهه گردد.
و در عمليات خيبر شركت نمايد كه در اين عمليات براثر استفاده دشمن از سلاح شيميايي وي دچار مسموميت شد . بعد از سه ماندن در جبهه بار ديگر به سنگر علم برگشت و پس از موفق شدن در امتحان و ماندن بعد از مدتي در دانشسرا مجدداً براي بار دوم در فروردين سال 1364 راهي جبهه حق عليه باطل گرديد. و بعد از مدتي حراست از مرزهاي مملكت و دفاع از اسلام دوباره به مركز تعليم و تربيت بازگشت ولي چون شهيد عاشق راه الله بود باز اجازه سكوت ونشتن را به خود نداد و براي بار سوم درتاريخ 6/11/64 بارسفر بست سفري كه گويا خود مي دانست وعده ي ملاقات به معشوق به او دست داده است.
اينجانب كه وقتي دستور حمله از سوي فرماندهان صادر مي شود شهيد همراه همرزمان خود مسلح به سلاح آرپي چي سوار قايق مي شود و در حين پست و سرگذاشتن موجهاي خشنماك اروند رود كه گويا در غمش هيد فرياد مي كشيد دچار حمله آتشبار دشمن شدند و قايق حامل شهيد وهمراهان غرق گرديد. اما شهيدبراثر هنرشناوري كه داشت خود را نجات داد و خود را به ساحل رسانيد آري سرانجام پس از تصرف شهر فاو در نيمروز بيست دوم بهمن ماه1364 به آرزوي ديرينه اش كه از مدتها انتظار آن را مي كشيد رسيد او رفت تا ما خاموشان و نشستگان را آگاه سازد كه زندگي جزء آزمايش از طرف خداوند نيست و رفت تا به ما بگويد كه اين دنیا ناپايدار است و اينك زندگي او و شهادتش مشعلي فرا راه آينده ي ما خواهد بود تا پيام هميشه جاويدش را به نسلهاي آينده بسپاريم و روحش شاد و يادش گرامي و راهش پايدار باد.
«اي كساني كه ايمان آورده ايد زماني كه برخورد كرده ايد با كساني كه كافر شدند پشت نكنيد و از جنگ نگريزيد.»
با درود فراوان بر يگانه منجي عالم بشريت و ياور مستضعفان حضرت صاحب الزمان مهدي موعود و سلام بر نايب بر حقش حضرت آيت الله امام خميني و درود فراوان بر همه شهيدان اسلام از صدر اسلام تاكنون و درود و سلام بر همه خدمتگذاران جمهوري اسلامي مخصوصاً فقيه عاليقدر آيت الله منتظري حضور مبارك پدر بزرگوارم لحاك زمان و برادران گرامي كاووس ايرج –اشكبوس-تورج-قباد –غلام حسين و ذولفقار ضمن عرض سلام اميد است كه حالتان خوب باشد و هيچگونه احساس ناراحتي برايتان ايجاد نشود و زندگي خود را با تكيه به الله در زير سايه امام زمان بگذرانيد .پدر و مادرانم همانطور كه مشاهده كرده ايد شغال صفتان شرق و غرب بسوي اسلام حلقوم باز كردند و هر روز دست به توطئه اي بر عليه اسلام و ايران مي زنند .و بوسيله نوكر حلقه بگوش خود مي خواهند اسلام ما را تضعيف كنند.