شهید علی انصاری

محل تولد: خراسان‌جنوبی - شهرستان سرایان،شهر آیسک

پردیس محل تحصیل: خراسان‌جنوبی - مرکز تربیت معلم شهید مفتح فردوس

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

شهادت: 1364/11/21

محل شهادت: خاک عراق - جزیره بوارین

عملیات: والفجر 8

از خواهران دینی می‌خواهم که با حفظ حجاب خودشان که کوبنده تر و موثرتر از خون شهیدان است، دِین خودشان را به اسلام و به قهرمان زنان تاریخ، حضرت فاطمه ادا نمایند. استغفار و دعا را از یاد نبرید که بهترین درمان ها برای تسکین دردها است. و همیشه به یاد خدا باشید و در راه او قدم بردارید. از همکاران خودم می خواهم که امانتی را که جامعه در اختیار آنها قرار می دهد به خوبی نگهداری و پرورش دهند.

زندگینامه شهید علی انصاری
شهید علی انصاری متولد 3/5/1343در شهرآیسک از توابع شهرستان سرایان و در تاریخ 21/11/1364 در جبهه بوارین به شهادت رسید.
پیرما گفت شهادت هنر مردان خداست
عقل نامرد در این دایره سرگردان است
پیرما گفت که مردان الهی مردند
که به دنبال رفیق ازلی می گردند.
شهید علی انصاری روز سوم مرداد 1343 در شهر آیسک از توابع شهرستان سرایان، با تولدش دیدگان چشم انتظار خانواده ای زحمتکش و کشاورز را روشن نمود. او دانشجوی تربیت معلم بود. اولین باری که به عنوان بسیجی در میادین نبرد حق علیه باطل حاضر شد، حضورش بو و رنگ خاصی داشت، هرچند که قبلاً دوران مقدس سربازیش را در مناطق غرب کشورسپری نموده و طعم حضور در جبهه را چشیده بود. بنابه گفته یکی از رفقای همرزمش : « یک روز مانده به عملیات والفجر8 ، تشتی از حنا را آماده کرده بودیم تا بچه بسیجی های عاشق دستی از آن خضاب کنند. علی انصاری در گوشه ای نشسته بود و با آن چشمهای سیاه و زیبایش مرا می نگریست و می خندید . می گفت : راز عجیبی در این تشت حناست، هرچه سؤال کردم چیست ، فقط می خندید. بالاخره با اصرار گفت : من تابحال حنا نکرده ام و از حنا کردن خوشم نمی آید ولی امروز میل به خضاب کردن دارم و بی اختیار به سمت آن می آیم. اگر درست حدس زده باشم یک رازی در این حناست، نکند ما هم شهید می شویم.... شب عملیات که شروع شد او را قبل از نهر عرایض دیدم که خیلی سرحال و خوشحال بود .... با پاره شدن پل روی نهر پرو بال عاشقی گشود. خدا رحمتش کند... خدایا پروانگی چه دشوار است و شمع بودن چه دشوارتر و شهید علی انصاری پروانه ای که عاشقانه سر برآستان حق سائید و در آسمان هفتم عرفان در دل اروند عشق، جان به جان آفرین تسلیم کرد.»
آری تاریخ پروازش به سمت ملکوت اعلی در بیست و یکم بهمن 1364 در جزیره بوارین و پس از سالها، در تاریخ 13/2/1377 در بهشت اصغر زادگاهش آرام گرفت. روحش شاد و یادش گرامی.

(( بسم الله الرحمن الرحيم ))
(( و لا تحسبن الذين قتلوا فى سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون )) (( گمان مبريد كسانى كه در راه خدا كشته شدند مرده اند ، بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى مى خورند . ))
به نام ا... پاسدار حرمت خون شهيدان و با سلام بريگانه منجى عالم بشريت ، حضرت بقيه ا... الاعظم (عج) و با سلام و درود بر روان پاك سالار شهيدان حضرت حسين بن على (ع) و با توكل به خداى قادر متعال .
هم اكنون كه آماده نبرد عليه دشمنان اسلام و قران شده ام ، بر آن شده ام كه وصيتنامه ام را بنويسم و چه خوب است كه امت حزب ا... بدانند كه هم اكنون كه مهياى نبرد عليه دشمنان اسلام شده ام فقط به خاطر رضاى خداى يكتا است و هدفى جز آن ندارم و نيز گواهى مى‌دهم كه رهبرم خمينى روح ا... است و اميد آن دارم كه اگر جسم من در دنيا نتوانست خدمتى براى اسلام و مسلمين و نيز قدمى را براى رضاى خدا بردارد ، شايد خون من بتواند تاثيرى در جامعه اسلامى داشته باشد و با نثار جان خودم بتوانم دين خودم را به اسلام ادا كنم .
و اى كاش صد ها جان مى داشتم و صد ها بار تكه تكه مى شدم تا دشمنان اسلام بدانند كه ما از كشته شدن در راه حق ، هراسى نداريم و اميدوارم كه مورد لطف خداوند قرار بگيرم .
و اما پدر و مادر مهربانم قبل از هر چيز ، از زحمات بى شائبه شما كه از بدو تولد برايم كشيده ايد و به اميدى مرا بزرگ كرده ايد ، صميمانه تشكر و قدردانى مى كنم و از اينكه در زندگيم باعث ناراحتى شما بوده ام و نتوانستم وظيفه فرزند نسبت به والدين را ادا نمايم ، معذرت مى خواهم و اميدوارم كه مرا ببخشيد .
مادرم ، من هرگز نخواهم توانست جبران زحمات بى دريغ شما را ادا كنم ، زيرا مقام شما آنقدر والا است كه خداوند بهشت را زير پاى مادران قرار داده است .
و اى پدر و مادر محترمم ، از اينكه شهيد شدم ناراحت نباشيد ، زيرا من امانتى بودم در دست شما و شما آن را به صاحب اصلى آن ، خدا ، تحويل داديد و افتخار بكنيد كه جوان شما در راه خدا شهيد شده است و انسان هر كجا باشد مرگ به سراغش مى آيد پس چه بهتر كه انسان در حال ستيز با دشمنان اسلام بميرد .
و رسول خدا (ص) مى فرمايد :
( دنيا زندان مومن و بهشت كافر است و مرگ پلى است براى مومنان به سوى بهشت و پلى است براى گنهكاران و كافران به سوى جهنم )
و ما براى آخرت آفريده شده ايم ، نه براى دنيا . براى نيستى نه براى هستى . براى مردن نه براى زندگانى و ناچار مرگ ، انسان را درمى يابد ، پس بترسيم از اينكه مرگ ما در حالى باشد كه گناهكار باشيم .
پدر و مادرم نمى گويم كه گريه نكنيد ، چطور گريه نكند مادرى كه جوانش را با خون دل و به اميدى بزرگ كرده و اگر مى خواهيد گريه بكنيد، بر مظلوميت اباعبدالله الحسين (ع) كنيد و گريه بكنيد كه خداوند شهيد شما را قبول كندو شهيد شما را با شهداى كربلا محشور كند .
اين مصيبت ها و سختى ها زودگذر و تمام شدنى است ، ولى به پاداش اين جانفشانى ها و فداكاريها ، به نعمت هاى ابدى و بى پايان خداوندى خواهيد رسيد و بر سرير كرامت تكيه خواهيد زد .
اگر مى خواهيد در مقام و عظمت شما خللى وارد نشود ، هيچگاه زبان به شكايت نگشاييد و آنچه را از قدر و منزلت الهى شما مى كاهد ، بر زبان نياوريد .
از برادرانم ( محمد ، مهدى ، حسن ، حسين ، عباس ) مى خواهم كه اگر نتوانستم حق برادرى را ادا كنم ، اين حقير را خواهند بخشيد و اميدوارم كه فرداى قيامت در پيشگاه خداوند روسفيد باشم .
و اما سخنى كوتاه با امت حزب الله :
اى جــــــوانان نكند در رختخواب ذلت بميريد كــــه حسين (ع) در ميدان نبرد شهيد شد . مبادا در غفلت بميريد كه على (ع) در محراب عبادت شهيد شـــد و مبادا در حـــال بى تفاوتى بميريد كــــه فــــردا در محضر خـــــداوند نمى توانيد جــــواب زينبى را كه تحمل 72 شهيد را نمود بدهيد .
و از خواهران دينى مى خواهم كه با حفظ حجاب خودشان كه كوبنده تر و موثر تر از خون شهيدان است ، دين خودشان را به اسلام و به قهرمان زنان تاريخ ، حضرت فاطمه ادا نمايند .
و استغفار و دعا را از ياد نبريد كه بهترين درمانها براى تسكين دردها است و هميشه به ياد خدا باشيد و در راه او قدم برداريد و هرگز دشمنان بين شما تفرقه نياندازند و شما رااز روحانيت اصيل و متعهد جدا نكنند كه اگر اينچنين بكنند ، روز بدبختى مسلمانها و روز جشن ابرقدرتها و كافرين است و حضورتان را در جبهه هاى نبرد حق عليه باطل ثابت نگه داريد و اگر فيض شهادت نصيبم گشت ، آنانكه پيرو خط سرخ امام نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند ، بر من نگريند و بر جنازه من حاضر نشوند ، اما باشد كه دماء شهداء آنان را نيز متحول سازد و به رحمت الهى نزديكشان كند.
از همكاران خودم مى خواهم كه امانتى را كه جامعه در اختيار آنها قرار مى دهد ، به خوبى نگهدارى و پرورش دهند و آنها را در جهت فراگيرى علوم اسلامى هدايت و راهنمايى كنند.
خدايا ، معبودا ، اگر چه قلبم آماج رگبار دشمن شده و دست ها ، پاها و سينه و سرم را از من گرفته اند ، اما يك چيز را نتوانسته اند بگيرند و آن ، ايمان و هدفم كه عشق به ا... و معشوقم و عشق به شهادت و عشق به اسلام و امام است.
خدايا ، جند ا... را كه با سوگند به ثار ا... در لشكر روح الله براى شكست عدو ا... و استقرار حزب ا... ، زمينه ساز حكومت جهانى بقيه ا... است، حمايت كن.

خدايا ، خدايا، تا انقلاب مهدى، حتى كنار مهدى، خمينى را نگهدار والسلام عليكم و رحمه ا... و بركاته على انصارى