شهید محمد قوی پنجه

محل تولد: خراسان‌جنوبی - طبس

پردیس محل تحصیل: خراسان‌جنوبی - دانشسرای مقدماتی شهید مطهری

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

شهادت: 1366/11/02

محل شهادت: خاک عراق - ماووت

عملیات: بیت المقدس 2

پيامي با برادران مسلمان: من به عنوان فرزند كوچكتان از شما تقاضا دارم كه در پشت جبهه و چه در جبهه دائماً گوش به فرمان امام باشيد. در آخر نماز دعا به جان امام و دعا براي پيروزي رزمندگان يادتان نرود.
مادرجان به من ناكام نگوييد. من در سنگر مبارزه به كام خود رسيده ام. هر مادري آرزو دارد تا مجلس شادي فرزندش را ببيند ولي براي من (مجلس شادي) در سنگر جهاد چيده شده است. و شادي ام هنگامي است در خون خود غوطه ور شوم

محمد قوي پنجه در بيست و ششم دي ماه 1347 در قريه ي دستگردان از توابع بخش دستگردان شهرستان طبس ديده به جهان گشود. دوران شيرخوارگي را در زادگاهش و در دامن مادري مهربان و ارادتمند به زهراي مرضيه (ع) سپري كرد و بعد به اقتضاي شغل پدر كه به زراعت و دامداري مشغول بود محل زندگي شان تغيير و در روستاي تقي آباد سكني گزيدند. تحصيلات ابتدايي را در دبستان هاي قائميه و غني آباد و مقطع راهنمايي را در مدرسه ي راهنمايي عشق آباد سپري كرد. بعد از طي كردن دوره راهنمايي در آزمون ورودي دانشسراهاي روستايي كه پذيرفته و جهت ادامه ي تحصيل در دانشسراي شهيد مطهري واقع در روستاي جَمز عازم شهرستان طبس شد. محمد در بدو ورود به دانشسرا اگر چه نوجواني بيش نبود اما به خوبي و بيشتر از خيلي از بزرگسالان شرايط زمان را درك كرده و از اهداف شوم استكبار جهاني در راه اندازي جنگ تحميلي توسط صدام آگاهي داشت. لذا ضمن تحصيل ،فعاليت هاي اسلامي و انقلابي خود را در راستاي تبعيت از فرامين حضرت امام (ره) از بدو ورود به مكان تحصيلي جديد گسترش و فصل تازه اي در زندگي خود گشود. چهره ي هميشه متبسم و اخلاص در عمل توام با تقواي بالا و استعدادي كه او در امور ورزشي و هنري داشت باعث شد كه اكثريت قريب به اتفاق دانشجويان و اساتيد و كارمندان دانشسرا به او علاقمند شوند و احترام مضاعفي برايش قائل باشند. اما محمد به هيچ چيز دنيا دلخوش نبود. تمام فكر و ذكرش جنگ،جبهه و شهادت در راه خدا بود. روحيه ي خستگي ناپذيرش همراه با جذابيت خاص وي در رفتار و سخن گفتن ، زمينه اي شد تا به عنوان مسؤل ستاد جبهه و جنگ دانشسراي شهيد مطهري انتخاب گردد. فعاليت مناسب و ثمر بخش او در همين راستا در مت كوتاهي زبانزد همه گرديد و توانست ضمن جمع آوري كمك هاي نقدي و جنسي لازم در جهت جذب نيرو نيز براي جبهه ها اقدام نمايد و بر اثر تلاش او در جريان اعزام بزرگ سپاهان حضرت مهدي (عج الله تعالي فرجه الشريف) جمع زيادي از دانشجويان دانشسرا و مدرسين آن به جبهه اعزام شدند .
او از جمله جوانان مبارز و رزمنده اي بود كه توانست علاوه بر فعاليت در بسيج چندين مرتبه در جبهه هاي نبرد حق عليه باطل حضور پيدا كند.
در سال 1364 داوطلبانه براي اولين بار عازم جبهه شد و به مدت سه ماه در گردان رعد لشكر 21 امام رضا (ع) به عنوان معاون دسته خدمت كرد و پس از شركت در عمليات والفجر 8 به سلامت بازگشت و پس از آن تا زمان شهادت طي سالهاي 65 و 66 سه مرتبه ي ديگر به جبهه اعزام و در گردان امام حسن (ع) در محور ديواندره و لشكر ويژه ي شهدا و در نهايت گردان عاديات لشكر 21 امام رضا (ع) در غرب كشور به عنوان يك فرمانده دسته ي شجاع و پرتوان به نبرد با متجاوزين به خاك ميهن اسلامي به خدمت ادامه داد.
قبل از اعزام آخرين توفيق شركت در عمليات كربلاي 5 را داشت و بسيار نگران بود كه چرا در آن عمليات شهيد نشده، ولي سرانجام در سال 66 بعد از مدتي حضور در پادگان ظفر ايلام و كسب آمادگي لازم براي عمليات در منطقه ي كوهستاني و پر از برف ماووت عراق در عمليات بيت المقدس 2 شركت كرد. صبح عمليات در قرارگاه تاكتيكي لشكر واقع در پشت ارتفاع بلند «گردرش» غسل شهادت كرد و روانه ي خط مقدم گرديد. روح بلند محمد از بالاي ارتفاعي پر از برف در روز 2/11/66 به پرواز درآمد و شربت شهادت را نوشيد. او مصداق عيني من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدو الله عليه بود كه صادقانه دعوت پروردگارش را لبيك گفت. عاشق امام بود و به همين خاطر نيز در وصيت نامه اش چندين بار اعلام كرده كه امام را تنها نگذاريد. پيكر پاك اين دلباخته ي امام (ره) چند روز پس از شهادتش در شهرستان طبس در بخش دستگردان تشييع و در گلزار شهداي عشق آباد به خاك سپرده شد.

بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيل صفا كانهم بنيان مرصوص
هم اكنون كه بادستان لرزان دست برقلم گذاشته وازخوف خدامي لرزم كه باكوله باري ازگناه وباعمري معصيت روبه رحمات بي پايان الهي مي روم لازم دانسته كه چندكلمه وصيتي باخانواده واقوام خودداشته باشم چندروزي بيش به اين عمليات غرورآفرين تابرويم وفريادهاي تكبيرطلبانه آمريكاوعمالش رادرگلوخفه نماييم وبه اميدخداعازم قدس عزيزشويم ولي دراين راه كه نه به سوي كربلاي معلي بلكه به سوي قسمت خويش مي رويم وصيت خويش راآغازميكنم.پدرومادربزرگوارم از زحمات بي پاياني كه درشبهاي سردزمستان بربالين من كشيديدناراحت نباشيدواز زحمات زيادي كه براي ادامه تحصيل من كشيديدتامرابه سربازي اسلام فراخوانديدنهايت تشكر رادارم ومادرعزيزوبهترازجانم اين سخن راباتودارم هرمادري آرزوداردتاجمله شادي فرزندش رابچيندولي جمله شادي من درسنگرپرازرحمت الهي چيده شده است.وبرادرم حسن توكه تا اين زمان راهنماي خوب ومهرباني براي من بودي اميدوارم كه بعدازمن مشوق وادامه دهنده راه من باشي وديگران راتشويق كني براي پيروي ازامام عزيزمان وبرحذرداشتن ملت عزيزايران ازگوش دادن به حرفهاي منافقين داخلي كه قسم خورده اربابان مزدورشان هستند.خواهرانم من مي روم وازخون من درخت اسلام آبياري خواهدشدولي تاچادري رابه سرداري دستت رابلندكن وفريادبزن مرگ برمنافق واي ملت هميشه درصحنه به زمزمه هاي لاتلقوا بايديكم التهلكه مخالفين جنگ باكفرگوش نكنيدوازمنافقين دوروبپرهيزيدكه باهيچ گونه ارزشي ومقامي بازبان چاپلوسي خود.پدرومادر رزمندگان را اعزام ازفرزندانشان به جبهه منع مي كنم.پدرم ازفرستادن برادروخواهركوچكم به مكتب قرآن ودروس فقه كوتاهي نكني وافتخاركني كه فرزندي رادرراه خدا داده ايدزيرامن امنتي دردست شمابيش نبودم وبايدشماامين باشيدوامانت راپس بدهيدمادرم من اگرشهيدشدم دربهشتم ولي بازهم به تونيازمندم زيرابهشت زيرپاي تواست مقدارحساب باتعدادي ازدوستان دارم كه طي نامه اي به دانشسراي شهيدمطهري ارسال شده خواهشمندم اقدام كنيدكه خدا ازحق خودمي گذردولي حق الناس رانمي بخشدازفقيران فراموش نكنيدوازخواندن چندآيه قرآن درشبهاي جمعه به سرخاكم كوتاهي نشودتامي توانيدمراسم عزاي مراساده بگيريدولباس سياه نپوشيدخواهشمندم اگردراين مدت ازمن كدورتي ديديدمراببخشيد.ومرادركنارشهداي عشق آباددركناردوستم مهدي احمدي دفن نمائيدتاهمانطوركه دردنياهمسايه بوديم درآخرت نيزهمسايه باشيم.وشمااي همكلاسيهايم ازاعزام به جبهه كوتاهي نكنيدواين مكان رامركزمبارزه با من ها ومنيت ها نمئيم تامكان تزكيه نيروهاي بسي آموزنده باشدودرآخراي خانواده ام خواهشمندم سلام مرابه تمام اقوام وخويشان ارسال داريدوبگوئيد درآخرنمازشان ازدعابه جان امام وبراي پيروزي رزمدگان اسلام فراموش نكنند.يك ماه نمازوروزه قضادارم اگربرايتان مقدوربودخواهيدگرفت.
خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني رانگهدار

جبهه اهواز - محمدقوي پنجه 2/10/1365