صفی الله سپهر الوندی

أشرف الموت قتل الشَّهَادَة
پیامبر اکرم (ص)
خانواده ای مذهبی در سال 1349 در روستای شیرین سو از توزیع کبودرآهنگ انتظار تولد کودکی را میکشیدند که در آینده ای نه چندان دور در ابتدای جوانی به سن ۱۷ سالگی رزمنده ای مخلص و مبارزی خستگی ناپذیر در برابر دشمنان خدا باشد و با ریختن خون خویش در سیطره کربلای ایران شاهدی بر مظلومیت خمینی و یارانش و از جمله راست قامتان تاریخ بشریت گردد و پیکر پاک آن عبد خدای و مجاهدان وارسته همچون نگینی در میان آن سرزمین روشنی بخش دل عارفان شد و عنوان مفقود الاثری را کسب نمود.
شهید صفی الله سپهرالوندی قبل از رسیدن به سن مدرسه روانه مکتب شد و بنا به لیاقت و شایستگی این کودک وارسته قرآن را ختم نمود و کتابهایی امثال گلستان و قمری را نیز به پایان رساند. شهید صفی الله سپهرالوندی پس از گذراندن دوران کودکی همراه با صفا و صمیمیت روستاییان دیارش روانه دبستان شد و دوران راهنمایی تحصیلی را نیز در آن روستا سپری نمود و سپس با همان عشق و علاقه وافری که به معلمی شغل انسان سازی و ساختن و سوختن و شمع راه شدن داشت به دانشسرای مقدماتی تربیت معلم کبودر آهنگ روانه شد. شهید صفی الله عاشق الله بود و دوران جوانی را با پاکی سپری نمود اهل تهجد بود. وقتی به نماز می ایستاد مانند یک عارف که حد عارفانه را طی نموده بود ذکر می گفت. و چهره نورانی و معصومانه اش حکایت از اخلاص و پاکی درونش داشت. در نماز جماعت و مسجد و پایگاه مقاومت بسیج فعالانه شرکت میکرد به امام خمینی عشق می ورزید و خود یک بسیجی واقعی روح الله شده بود. در دوران تحصیل همدوش دیگر اعضای خانواده در کارهای کشاورزی به پدر کمک میکرد اهل مطالعه بود با قرآن مأنوس شده بود و هنرمندی خوش ذوق و شاعری واقعی بود که با سرودن شعر و کشیدن نقاشی و نوشتن خط زیبای خویش بیشتر اوقات فراغت را میگذراند .
سرانجام شهیدالوندی پس از طی ۱۵ روز آموزش نظامی در پادگان قهرمان همدان همراه دیگر دوستان و هم شاگردی های دانشسرا به دانشگاه حسینی دانشکده معرفت با عنوان رزمنده بسیجی روانه شد و در سال ۶۴ در عملیات والفجر8 در منطقه فاو به درجه رفیع شهادت نائل گشت.