شهید صولت اسدی گندمانی

محل تولد: چهارمحال‌و‌بختیاری - گندمان

پردیس محل تحصیل: چهارمحال‌و‌بختیاری - شهید رجایی

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

شهادت: 1365/05/07

محل شهادت: خاک عراق - جزیره مجنون

عملیات: جبهه‌های حق علیه باطل

ما باید به ندای حسین لبیک گوئیم و همین که امام گفت رفتن به جبهه ها واجب کفایی است. ما سخن امام را از جان و دل می پذیریم و انگیزه فعلا برای نابودی صدام و آزادی کربلای خونین حسین(است) و برای ادامه دادن راه شهیدان و به خاطر دفاع از اسلام و مسلمین و همچنین دفاع از مرز و بوم کشور اسلامی و دفاع از ناموس و حیثیت و اسلام خون شهیدان و برای نابودی ابر قدرت های تاریخ (است)

با سلام و درود بی حد و حصر به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرا امام خمینی (ره) و همه شهدای به خون خفته جمهوری اسلامی ایران و اما بعد زندگینامه شهید صولت اسلامی گندمانی به شرح زیر است معلمی بود بس مهربان که تنها 23 سال از عمر شریفشان می گذشت و تمام خصوصیات اخلاقی و رفتاری ایشان بالا و والا بود که قلم از توصیف آن عاجز است اما به نکات بارزی که در وجود ایشان وجود داشت فردی مخلص و با تقوا که لحظه ای از نماز و روزه اش قصور نمی کرد در خانه چنان برخوردی داشت که همه اهل خانواده از سخنان شیوا و مفید نامبرده حداکثر استفاده را می بردند بسیار مهربان و مردم دوست و اجتماعی بود که بر همگان واضح و آشکار بود کوچکترین ناراحتی با احدی نداشت و مردم به دیده احترام به او نگاه می کردند از لحظه تاسیس بسیج مرتبا در بسیج گندمان سهم بسزایی داشت حتی در شهرکرد عاشق بسج و بسیجی بود که همرزمانش و همسنگرانش به اخلاق نوع دوستی او گواهی می دهند از طرفی برادران بسیجی گندمان به علاقمندی آن شهید نسبت به بسیج گواهی خواهند داد چه شبهایی را با بسیجیان برای حراست و حفاظت از دستاوردهای انقلاب همراه و همگام بود ای بسا شب هایی که با شکم گرسنه تا صبح در حال گشت بود که رفقای بسیج گندمان به این امر شاهد و ناظر بودند و بسیج را خانه اصلی خودش محسوب می نمود و دست آوردهای انقلاب را خوب درک می کرد و خودش را مدیون می دانست که اگر از رفقایش که با هم بودند سوال شود مجموعه کارهای حسنه او را بازگو خواهند نمود در حالیکه خودش یک معلم بود باز از افکار رفقای خودش استفاده می نمود و فرمایش خداوند بزرگ را که فرموده است وامرهم شورا بینهم و شاورهم فی الامر مرتب مد نظر ایشان بود با دوستان و رفقای بسیجی مشورت می نمودند و از سخنان آنها حداکثر استفاده را می نمود و در ادب و متانتش قلم عاجز است که وصف شود ایشان با تمام وجودش شیفته امام بود عاشق انقلاب بود و با تمام وجودش انقلاب را دوست می داشت هرگاه شهیدی تشییع می شد ایشان مانند سیلاب از دیدگانش اشک جاری می شد و شب و روز آرامش و آسایش نداشت و افسوس و دریغ می خورد که ایکاش من بودم و جسد من بود که تشییع می شد و به حق عاشق خدا بود و عاشق امام (ره) بود عاشق انقلاب بود عاشق شعار بود هیچگاه اهل خانواده را نمی توانست ناراحت ببیند و احدی را از خود برنجاند روحش ، جسمش ، فکرش و در یک جمله تمام وجودش امام بود و انقلاب امام بود قرآن و اسلام ، دستوران امام (ره) تمام اعضاء و جوار وجودش امام بود و لاغیر از همتش از وجودش و از خودگذشتگی اش یک انسان به تمام عیار و یک جوانمرد واقعی بود عاشق بود عاشقی که به حق دلبستگی تام به معشوقش داشت و لحظه ای از پا ننشست. خلق و خویش در خانه و بیرون از خانه بسیار حسن بود که با یک برخورد با مردم طرف را مجذوب خود می نمود وکمترین کسی بود که با اخلاق خوش ایشان آشنایی کامل از نامبرده نداشت تو گویی در این دنیا نبود و سعی اش بر آن بود که سریع تر این دنیای فانی را ترک نماید و به ملکوت پرواز نماید.

به گفته دوستان و هم رزمانت(ابراهیم اسدی-بهروز رئیسی- غلامعباس متقیان - بهرام حضرتی-گودرز حضرتی) زمانی که خمپاره به سنگر یا همان صفر مرکزی اصابت کردتمام خاطرات و همه چیز به خاک و خون کشیده شد از دفترچه یادداشتت با دست خط خودت چنین نوشته بودی.
من از آمدن به جبهه حق علیه باطل به خاطر نابودی صدام و به ندای حسین که در روز عاشورا برای زنده کردن اسلام عیال خود را به کربلا برد و جنگید ما باید به ندای حسین لبیک گوئیم و همین که امام گفت رفتن به جبهه ها واجب کفایی است. ما سخن امام را از جان و دل می پذیریم و انگیزه فعلا برای نابودی صدام و آزادی کربلای خونین حسین(است) و برای ادامه دادن راه شهیدان و به خاطر دفاع از اسلام و مسلمین و همچنین دفاع از مرز و بوم کشور اسلامی و دفاع از ناموس و حیثیت و اسلام خون شهیدان و برای نابودی ابر قدرت های تاریخ(است) و به پیام امام که گفت جنگ جنگ تا رفع فتنه ما باید تا وقتی فتنه روی زمین است بجنگیم.