علی توکلی
محل تولد: همدان - تویسرکان
پردیس محل تحصیل: همدان - شهیدبهشتیتویسرکان
رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی
شهادت: 1365/02/21
محل شهادت: خاک عراق - جزیره مجنون
عملیات: سایر
از کليه برادران و خواهران که به اخرين وصاياي اين حقير گوش فرا مي دهند توصيه مي نمايم موقعيت خويش را در يابند. فرصت ها زيباست و ارزشمند. فرصت ها را از دست ندهيد و در جهت ساختن خود و اجتماع اسلامي انساني خود مجاهده نمايند و بندگي خود را با عمل به پيشگاه حضرتش ابراز کنند.
شهید علی توکلی به تاریخ ۱۳۴۲/۱/۱ در قریه کرزان از توابع شهرستان تویسرکان دیده به جهان گشود. دوران تحصیلات ابتدایی را در کرزان سپری کرد و برای ادامه تحصیل به تویسرکان آمد و دوره راهنمایی و دبیرستان را با موفقیت به پایان رسانید طوری که در هنگام تحصیل همواره از چهره های موفق و درسخوان مدرسه و دبیرستان بود. پس از پایان تحصیلات از آنجا که علاقه وافری نسبت به مسائل مذهبی داشت و عزمی راسخ در فراگیری علوم و معارف اسلامی برای ادامه تحصیل روانه شهر مقدس قم شد و در مدرسه رسول اکرم (ص) این شهر بـه تحصیل علوم دینی مشغول شد. در سال ۱۳۶۴ در کنکور سراسری شرکت کرده و در چندین رشته حائز حد نصاب علمی لازم آن رشته ها شد از جمله شغل شریف و مقدس معلمی و شهید توکلی در طول مدت تحصیل در تویسرکان مسئولیتهایی چون مسئول دفتر حزب جمهوری اسلامی را به عهده داشت ولی هیچکدام مانع ادامه تحصیل ایشان نشد. در سال ۱۳۶۴ وارد تربیت معلم شهید بهشتی تویسرکان گردید و یک سال و اندی در آن مکان مقدس به تعلیم و تربیت مشغول بود و در آنجا هم به عنوان افراد سرشناس و متعهد و انقلابی انگشت نما شد تا اینکه روح بس عظیم ایشان بیشتر از این نتوانست در این کالبد بماند و با پرواز به میعادگاه آشنایان دیار حق و حضور در جبهه در تاریخ ۱۳۶۵/۲/۲۱ پس از ادای دین خود روحش به ملکوت اعلی پرواز کرد و جزیره مجنون شاهد پرواز کبوتر عاشق و سبکبال روح این شهید عزیز بود. یکی از خصوصیات اخلاقی منحصر به فرد ایشان این بود که خیلی سعی میکرد در خصوص مسائل مذهبی و احکام فقهی جای هیچگونه شک و شبهه ای برای خود باقی نگذارند و این شاید یکی از مراحل به کمال رسیدن باشد که همیشه با یقین جلو میرفت و دیگر طرفداری سر سخت و مصرانه ایشان از حق تحت هر شرایطی و در هر مکانی بود چنانکه بارها روی همین موضوع با اطرافیان درگیری و جنگ لفظی داشتند و حاضر نبودند حق را زیر پا بگذارند و این نشان از شناخت والای ایشان و درجه درک معرفت الهی این شهید عزیز است و از دیگر خصوصیات و صفات برجسته ایشان ساده زیستن است که به اعتراف آنهایی که با او معاشرت و تعامل داشته اند و میگویند که به هیچ کدام از این مظاهر دنیا دل نبسته بود و خیلی ساده در حرکات و طرز لباس پوشیدن و کلیه امور زندگی اش بر منوال ساده زیستی بود از دیگر خصوصیات اخلاقی ایشان بجا آوردن صله رحم و سفارش به دوستان و خانواده برای بجا آوردن این امر نیکو و این سنت پسندیده محمدی(ص) است و یک جمله کوتاه ولی در عین حال پر مغز و پر محتوا در این باره میگوید که(هیچ چیزی مرا به اندازه نگاه اندوهناک فرزندان یتیم و بی سرپرست خصوصاً فرزندان معظم شهدا ناراحت و افسرده نمیکند) از خصوصیات قابل ذکر اعتقاد کامل ایشان به این اصل قرآنی یعنی شور و مشورت است لذا مشورت میکرد و بعد از مشورت با اهل شور بر خدا توکل میکرد و کار را انجام میداد و دیگر خصوصیات اخلاقی ایشان است که به گفته دوستانش او نه تنها خیلی خوش اخلاق بود بلکه او یک معلم اخلاق بود خیلی از مسائل زندگی را رعایت میکرد و نسبت به امور با بینش و نگرشی الهی می نگریست. فعالیتهای ایشان در قبل از انقلاب و بعد از انقلاب پر شکوه اسلامی و همچنین در اوج پیروزی انقلاب اسلامی در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ به عنوان یکی از فعالان نهضت اسلامی در تویسرکان حائز اهمیت است. در آن دوران حساس و سرنوشت ساز با آوردن و پخش اعلامیه ها از قم نقش والایی در هدایت و روشنگری اذهان مردم و جلب توجه قلبهای مستعد داشتند و در جریان پیروزی انقلاب اسلامی زحمات شبانه روزی ایشان قابل وصف نیست هیئتهای قرآنی تشکیل میدادند و انواع کتب دینی و قرآن را در اختیار مردم قرار میداد و اصلاً خود را وقف اسلام کرده بود. در اوایل انقلاب با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سپاه فعالیت میکرد، از جمله نیروهای مردمی خودجوش بود که وظیفه آنها حفظ نظم و امنیت مردم و شهر بود و خیلی فعالانه شرکت میکرد. در تشکیل سپاه پاسداران و پایگاههای مقاومت تلاش زیادی کرد و در همان سالها فعالیت خود را در اداره ارشاد اسلامی شهر توسعه داد. در ضمن تحصیلات حوزوی، بعنوان معلم قرآن نمونه شهر شناخته شد. علاقه زیادی به قرآن داشت چند نوبت به عنوان داور مسابقات قرآن استان به همدان رفتند و به این کار خود افتخار میکردند و از جمله داوران ممتاز استان بود. از عشق و علاقه ای که به قرآن این کلام نورانی باری تعالی داشت همواره با تشکیل جلسات قرآن این عشق و علاقه را ثابت میکرد و نمونه آن تشکیل جلسه قرآن در روستای محل سکونت ایشان (کرزان) بود. در زمینه قرآن کتابهای زیادی مطالعه میکردند و یکی از دوستانش، آزاده سلحشور حمید افشاری در این باره می گفت: او همیشه مطالعه میکرد حتی داخل ماشین هم یک لحظه از مطالعه کردن دست بر نمی داشت که این نشان از ارج نهادن ایشان به مطالعه و فهم مجهولات است و اکثر کتابها و شاید همه آنها مذهبی و اخلاقی بود و خیلی هم در این باره تأکید داشتند تا مطلب را که میخواند خوب فراگیرد و این اخلاق و رفتار او در تربیت معلم هم بر کسی پوشیده نبود. و در خصوص نکات قابل توجه از زندگی ایشان بد نیست از قول دوستان و همکارانش هم نقل قولهایی داشت باشیم که ان شاء الله مفید فایده باشد. آقای طاهری از جمله کسانی است که این شهید عزیز را از اول میشناختند و شناخت کافی از او دارد. در خصوص شهید توکلی چنین میگوید: از نظر تحصیل و علم یک سر و گردن از همه بچه ها بالاتر داشت، کلاسهای قرآن تشکیل میداد و همگان را به شرکت در این جلسات ترغیب میکرد. امر به معروف و نهی از منکر را با رعایت کامل ضوابط انجام میداد و هیچکس را در این امر مستثنی نمی دانست و در بعضی مواقع حتی مسئولین را هم امر به معروف میکرد و از کسی ابایی نداشت چون نظر او فقط رضای خدا بود خیلی با وقار و سنگین بود و با بچههای مذهبی خیلی میجوشید در خصوص مسائل عقیدتی در سطحی بود که می توانست فلسفه تدریس کند و خیلی در اعتقادش راسخ بود و یک خاطره از این شهید عزیز نقل میکند و به سخن خود پایان میدهد.
او میگوید در یکی از راهپیماییهای شهر گروهی از بچههای خوب حزب الهی اشعار عربی روی پلاکاردها نوشته بودند که ترجمه آنها مشکل بود و همه کس نمیفهمید ایشان آمدند و گفتند که اینها را عوض کنید چیزهای ساده تر بنویسید تا همه بفهمند و این نشان از حساسیت عجیب ایشان به این مسائل است و عقیده داشت مردم باید با بینش کامل عمل کنند. و اما از دوست دیگری در خصوص شهید توکلی میپرسیم و آقای آزادی چنین میگوید: شهید توکلی اهل قلم و نوشتن بود، اهل تفکر بود، در زمینه شعر و ادب ایشان دفتر شعری داشتند و بیشتر راجع به آیات قرآن کریم شعر می سرود. از نظر معنویات اهل تقوا بودند و از جمله این کارشان این بود که ایشان با کارگری در تابستان مبلغی حدوداً بیست هزار تومان پول جمع کرده بود که بدون اطلاع کسی آن را به جبهه اهداء کرده بود و در باره شهید توکلی ادامه میدهد که شهید توکلی خیلی مهمان دوست بودند و وقتی سؤال کردیم چرا در قم ادامه تحصیل ندادند گفتند چون نمیخواستند از شهریه استفاده کنند و به علل مشکلات اقتصادی، ولی با این وجود از شهریه این مدارس هم استفاده نمیکرد و پیرو روحانیت مبارز و پیرو خط امام بود و در مدت زمانی که در قم بودند در کلاسهای درس اخلاق حجة الاسلام والمسلمین استاد مظاهری شرکت میکردند و بیشتر به بحث عرفان علاقه نشان می داد و روحیه تقلیدی نداشتند بلکه خودشان تحقیق میکردند و با یقین کامل عمل میکردند و ایشان در پایان سخن از جمله رعایت تقوای ایشان در مسائل مذهبی نمونه دیگری ذکر میکند و میگوید ایشان اهل نماز شب و دعا و قرآن بودند و خیلی مرتب و منظم آن را انجام میدادند و اعتقاد کامل به آن داشت و اما بعد از ایشان به سراغ یکی از کسانی میرویم که از کودکی با ایشان و در یک روستا بوده و از اخلاقیات شهید عزیز می گوید، آقای حمید افشار میگوید: شهید توکلی عاشق قرآن بود استاد قرآن بود و اصلاً قرآن او را ساخته بود و در مسابقات قرآن بعنوان داور شرکت میکرد ایشان اضافه میکنند که شهید توکلی خیلی زحمت کش بود. از بچگی با سختی بزرگ شده بود و نان را با زحمت و دسترنج خود خورده بود. در مسائل حق و حقیقت به خاطر خدا از فامیل و دوست میگذشت اما از حق نمیگذشت برایش مهم نبود که کسی در این راه ناراحت می شود فقط رضای خدا را در نظر داشت.
با تمام مشکلات، کار کشاورزی و کلاسهای قرآن را ادامه میداد و خیلی به طلبگی علاقه داشت ولی چون از نظر مادی برایش امکان پذیر نشد به تربیت معلم آمد و ادامه تحصیل را در آنجا پی گرفت و زیاد اهل مطالعه بود و کوچکترین فرصتی را از دست نمیداد داخل ماشین هم بیکار نمی نشست و از نظر روحی خیلی چهره ای شاداب و سرحال داشت و افسردگی در چهره او راه و محلی نداشت و اگر کسی از دست او به هر دلیل ناراحت میشد خیلی سعی میکرد از او دلجویی کند و او را قانع کند و کاری کند که از دست او نرنجد و اگر می رنجید سریعاً حلالیت می طلبید. و اما آقای مهدی اکبری درباره شهید توکلی چنین میگوید آشنایی و ارتباط با ایشان از قم شروع شد و با هم در آنجا مشغول تحصیل علوم دینی بودیم و از نکات بارز اخلاقی ایشان این بود که انسانی مؤدب و ساده بود و روحیه بارزی در ایشان بود و آن پویایی فکر ایشان در تحصیل معلومات و در زمینه های مختلف عشق و علاقه نسبت به تحصیل علم از خود نشان میداد و آدم محققی بود. ایشان علاقه زیادی به حضور در جبهه داشتند. یکی از عواملی که باعث حضورش در جبهه شد شهادت دوستانش بود. در جبهه هم ایشان یک روحیه ای داشت که غیر معمولی بود در خصوص رفتار و کردار یک عالم بودند و از اعمال و حرکاتش پیدا بود که حاکی از شهادت ایشان است، و اینطور هم شد راجع به مقیدات مذهبی آدم بسیار مقیدی بود در علوم عربی و ادبیات عرب واقعاً کار کرده بود و با روحانیت ارتباط نزدیکی داشت و اخلاق و روحیاتش در خانواده بر روی همه تأثیر گذارده بود. و در خصوص مسائل انقلاب، انسانی مقید و انقلابی بود. اهل درد و زحمت کشیده بود و مسائل رفاهی برای او خیلی مهم نبود و این مهم در زندگی ایشان کاملاً هویدا بود اما بعد از خاتمه سخن با ایشان به سراغ آقای ابرالحسن ترکمان می رویم که با شهید توکلی در یک روستا متولد شدهاند و با هم بوده اند از او می پرسیم که هر چه درباره این شهید عزیز میدانید بگویید؛ او از تاریخ تولد و مشخصات او میگوید در خصوص دوران کودکی ایشان چنین میگوید راجع به مسائل دینی پیش از رفتن به دبستان کل واجبات را می دانست و چون جلسه قرآن همیشه در روستا بود ایشان بطور منظم شرکت میکرد درباره فعالیتهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایشان میگوید اعلامیه ها را در قم به چاپ میرساند در شهر تویسرکان پخش میکرد برای حضور در تظاهرات علیه رژیم منحوس پهلوی ارشاد میکرد و نیز پس از انقلاب به ترغیب در فعالیت در بسیج سپاه و ارشاد اسلامی او جز افراد سرشناس بود و از انگیزه حضور ایشان در جبهه میپرسیم و او میگوید انگیزه شهید ترکلی این بود که او چون نیک می دانست انقلاب احتیاج به خون دارد و این را وظیفه خود میدانست و با فراغ بال در این راه حضور پیدا میکرد و در خصوص رفتار ایشان با عناصر ضد انقلاب بارها از کسانی که از حضور ایشان در جبهه اظهار ناراحتی میکردند می گفت شماها اگر مسلمان نیستید لااقل آزاده باشید چون باید هر کسی دفاع از کشور را وظیفه خود بداند. درباره قبل از شهادت و هنگام شهادت میپرسیم او میگوید مدتی که در دبیرستان در شهر مشغول بود هر وقت بیکار بود در اداره ارشاد اسلامی و بسیج مشغول خدمت میشد و مدتی مسئول دفتر حزب جمهوری اسلامی بود و شش ماه در قم درس خواند و در آن سال در کنکور شرکت کرد و در سه رشته نمره رساند (دانشگاه الهبات، دانشکده افسری و تربیت معلم و چون به شغل مقدس معلمی علاقه زیادی داشت در سال ۱۳۶۴ وارد تربیت معلم شد و در سال ۱۳۶۵ در جبهه حضور پیدا کرد و ابتدا پایش مجروح گشت ولی او به پشت جبهه نیامد تا اینکه در جزیره مجنون در تاریخ ۱۳۶۵/۲/۲۱ روحش به ملکوت اعلی پیوست و آخرین صحبت و پیام این شهید عزیز را بدین گونه بیان میکند که او میگفت هر چه عمل میکنید برای رضای خدا باشد امام را تنها نگذارید و بدانید که زندگی آخرت بسی بهتر و والاتر از این زندگی دنیوی است و کوشش کنید تا دستهای پلید ابر قدرتها را از این انقلاب کوتاه کنید و این پیام اساسی این شهید عزیز است. با آرزوی توفیق در پیمودن راه این عزیزان و عمل به سفارشات شهیدان و آرزوی اینکه خداوند همه شهدا را با سیدالشهدا علیه السلام محشور فرماید به گفتگوی خود درباره این همرزم شهید هم پایان میدهیم امید است نکته ای هر چند اندک از زندگی ایشان را برای مشتاقان و عاشقان خداوند تبیین کرده باشیم.
بسم الله الرحمن الرحيم
الهم اجعل محياي محيا محمد و ال محمد و مماتي ممات محمد وال محمد با سپاس و سلام به پيشگاه اقدس احديت و طالب توفيق و اطاعت بندگي در اين چند روز گذران زندگي که خواهد رفت و انشااله تعالي از ما جز عمل صالح بر جاي نخواهد ماند. بادرد بي کران به قطب عالم امکان حيات بشريت حضرت صاحب زمان (عج) که همواره چشم بر دل و دستها دارد تا بر خويشتن چه روا داريم و با درود و سلام به ائمه معصومين و پيروان خالص علي بن ابي طالب عليه السلام و تمامي کساني که نداي لا اله الا الله را به حقيقت از قلب خود بر زبان جاري ساخته و مي سازند چند دقيقه اي اوقات شريفتان را گرفته و مزاحم شما برادران و خواهران محترم مي شوم اميد است که اين حقير را حلال کنند و به بزرگي خودتان ببخشيد انشا الله.
در طول تاريخ بشر شاهد فراز و نشيب هايي بوده و هستيم که تاريخش براي ما سندي است و قليلي ذکر نيست و اين فراز و نشيب ها دو جريان در طول تاريخ داشته. جريان نخست حق پرستي وجريان دوم شيطان پرستي. هرکس که حق پرست بود تمايلي به خدا داشته همواره محکوم به مرگ سرخ بوده و هميشه اسوه و الگويي براي جامعه خود در طول زمان بوده است و مردانه به دنيا تولد يافته و مردانه به زندگي الهي خود تداوم داده و مردانه جهت حفظ ارمان هاي الهي کوشا بوده و در جهت حراست از اين زندگي ناب مردانه سر خود را تقديم معبود خود نموده است. ما همه خواهيم مرد همه در روز حشر برانگيخته خواهيم شد و در پيشگاه حق تعالي حاضر خواهيم شد پس چه از اين بهتر که با گردني خونين و پيکري پاره پاره. پس چه از اين بهتر که با اين وضعيت بندگي خود را در استان حضرتش اينگونه ابراز نماييم و جريان دوم شيطان پرستي که همواره در مقابل حق پرستي خود نمايي مي کند و اين جهت را هر گونه انسان بدبخت و حيواني مي تواند دارا باشد. يک انسان واقع بين و یک انسان رشد يافته و بصير هيچگاه به چنين دامي گرفتار نمي شود ولی انسان هوسران و پست و رذل و بي ايمان به راحتي خود را شيطاني مي کند و به اعمال شيطاني دست مي يازد بسيار است. اوراقي ميان دفتر تاريخ که رنگين است از نامردماني ها و شيطنت ها وجاهليت ها و... بسيار است. اوراقي از جوانمردي ها و ايثار ها و ايمانها و مردانگي ها. خوشا بر سعادت کسي که مرگ سرخ و زندگي با شرافت را بر خود هموار کرده در قبالش جان مي دهد. چه شيرين جان دادني! و اي انسان رذل و بيچاره اي که جانم مي دهي در راه جهالت و چه بد جان دادني!
از کليه برادران و خواهران که به آخرين وصاياي اين حقير گوش فرا مي دهند توصيه مي نمايم موقعيت خويش را در يابند. فرصت ها زيباست وارزشمند. فرصت ها را از دست ندهيد و در جهت ساختن خود و اجتماع اسلامي انساني خود مجاهده نمايند و بندگي خود را با عمل به پيشگاه حضرتش ابراز کنند. راه شهداي ما راه حسين عليه السلام است و در راه رهبر بزرگ ما راه مولا علي عليه السلام و فرزند گراميش امام حسين عليه السلام است. هيچ شک نکنيد و شيطان شما را وسوسه نکند که اين راه حقيقت حق است. در مقابل ظالمين بايستيد و جان کثيفشان را از تخت سرشان بيرون کشيد در مقابل امريکا، شوروي، اسرائيل و فراسه و عراق و هر ظالمي که در زمين وجود دارد ايستادگي کنيد و اين پيام خون پاک شهداي اسلام است. امام را حمايت کنيد و به فرمايشات مسئولين دلسوز و بصير و مدبر و مدير جامعه اسلامي لبيک گوييد. از نيرو هاي مخلص و فداکار و مردمي حمايت بسيار کنيد و يار و مدد کارشان باشيد و توصيه ديگرم به تمام دانشجويان است که مشغول به تحصيل علم اند، برادران عزيز اگر علمتان توام با ايمان و اخلاص به خدا نباشد هلاک خواهيد شد و به تباهي خواهيد رفت. کساني که با مقدار اندک سوادي اولين ارمغانشان براي مردمشان رد مکتب و نفي خداست بدبخت ترين مردمند چرا که به ظاهر آدمند ودر باطن جاهل .اگر علم مي اموزيد بدانيد که اندک است و عالم و قادر فقط حق تعالي است. توصيه ديگرم به عالمين منکر خداست که اگر دين نداريد ازاده باشيد، رشيد باشيد، اعتماد به نفس داشته باشيد و در جهت نابودي دين و آيين ملتها به خصوص اسلام قلم فرسايي نکنيد اگر چه رشيد و آزاده بودن فقط در سايه ايمان به خداست و بس. مسائل زياد است و سرتان را درد نمي آورم. دوستان را سفارش مي کنم به تقوا و رساندن پيام شهدا و در خاتمه از تمامي شما حلالي مي خواهم. شما را به خدا اگر اين حقير بدي و نارسايي ديده ايد، اميدوارم که حقير را به بزرگي و بزرگواري خودتان ببخشيد و طلب مغفرت برايم نماييد، به پدر وخواهر وبرادر و اقوام نزديک و دور و ديگر همشهريان عزيز سلام مي رسانم اميدوارم که اين حقير را حلال کنيد. پدر و مادر اگر چه براي بنده زحمات زيادي کشيده ايد شما را به خدا اگر مي خواهيد که خداوند اين هديه تان را قبول کند ناراحتي نکنيد و مزاحم مردم نشويد و صبر و بردباري را پيشه خود سازيد اين راهي است که همه خواهند آمد يکي زود و يکي ديرتر. شما را به تقوا و ايمان بيشتر به خدا توصيه میکنم به اخلاص در بارگاهش اميد است که مرا به خاطر اينکه کاري در قبال زحماتشان نکردم ببخشيد. در خاتمه شما را به خدا مي سپارم. کتابهايم را به کتابخانه هديه نماييد رزمندگان اسلام را حمايت نماييد يار و مددکار رهبر بزرگ امام خميني باشيد و خود را آنگونه بسازيد که خداپسندانه است.
خدايا پرچم حق پرستي و يکتا پرستي را بر فراز کره خاکي به رهبری امام زمان (عج) به اهتزاز در آور.
آمين يا رب العالمين
والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته
علي توکلي 65/2/3