شهید غلامرضا طادی بنی

محل تولد: چهارمحال‌و‌بختیاری - بن

پردیس محل تحصیل: چهارمحال‌و‌بختیاری - شهید رجایی

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

شهادت: 1365/10/22

محل شهادت: خوزستان - شلمچه

عملیات: کربلا 5

الهي : رزمندگان تو را كه عصاره پيروان ولايت ،‌خلوص ، تقوي ، ايمان ، شجاعت و عشق به ولايت بر روي زمين هستند پيروز و مويد و منور بدار.

شهيد غلامرضا طادی بنی در سال 1344 در خانواده ای مستضعف ديده به جهان گشود وی از همان دوران كودكی فكر و هوشی خارق العاده ای داشت. در مجالس عزاداری امام حسين شركت می جست و چون خانواده شهيد افرادی مذهب بودند.در پيشرفت وی تاثير بسزايی گذاشتند. وی در درس خواندن سر آمد همه دانش آموزان همكلاسی خود بود و همه ساله با معدل بالاتر از هيجده هر كلاس را به پايان می رساند تا اينكه وی بعد از دوره راهنمايی كه با موفقيت به پايان رساند رشته علوم تجربی را انتخاب كرد و به شهركرد براي ادامه تحصيل رفت. در سال اول ورود به دبيرستان كه مصادف با گروهک بازيها بود وی چون در دبيرستان سيد جمال الدين اسد آبادی ثبت نام كرده بود و آنجا نيز عده ای گروهک داشت، با آنها به مبارزه برخواست حتی تا جايی كه وی چون عقيده خود كه اسلام بود دفاع كند و بدست چند تن از گروهكها كتک خورده اما وی هيچگاه از پای ننشست و همراه علم و دانش در دبيرستان در راه ترويج دين مبين اسلام و انقلاب اسلامي جان فشانيها كرد . در سال دوم دبيرستان بود كه به جبهه حق عليه باطل رفت و در عمليات رمضان و محرم شركت نمود و چون به امتحانات خرداد ماه نرسيده و در جبهه بود با تلاش و كوشش شبانه روزی در شهريور ماه قبول شد و در سال سوم دبيرستان دوباره به جبهه رفت كه در حدود شش ماه بی وقفه در جبهه بود و در عمليات والفجر مقدماتی و والفجر يک شركت كرد و دوباره سال سوم را در شهريور ماه امتحان داد و قبول شد. شهيد غلامرضا طادی جنگ را سر لوحه همه امور روزانه و زندگی خويش می دانست و در سال چهارم دبيرستان نيز سه ماه در جبهه حق عليه باطل شركت نمود و بعد از فارغ التحصيل از دوره دبيرستان در امتحان تربيت معلم شركت نمود و قبول شد و وی سال اول را در آنجا چون بيابان بود در تابستان آن سال دوباره به جبهه حق عليه باطل رفت و در مهر ماه دوباره در تربيت معلم حاضر شد و در اواسط سال دوم تربيت معلم در عمليات والفجر 8 نيز شركت نمود تا اينكه بعد از پايان رسانيدن تربيت معلم در سال 56 در اواسط شهريور ماه به جبهه رفت و تا مدت چهار ماه و نيم در جبهه حضور فعالانه داشت وی تا زمان اواسط شهريور ماه 65-26 ماه در جبهه ها حضور داشت و زماني كه برای تقسيم فارغ التحصيلان مركز تربيت معلم امتياز بندی می كردند وی حاضر نشد كه جمع امتيازات جيهه ای كه گرفته در امتيازات وی دخيل واقع شود چون شهيد طادی بارها می گفتند كه اگر بخواهيم جبهه رفتنم را در امتيازات تقسيم بندی حساب كنند، از اجرم كاسته می شود و كاری كه برای خدا باشد در اين جهان احتياج به مزدی نيست. شهيد غلامرضا طادی از لحاظ خصوصيات اخلاقی، شخصی بود كم حرف تا كسی سوالی نمی كرد جوابی نمی داد و همه شب به موقع نماز شب را بجای آورد وي به نماز اول وقت توجه بيشتری داشت و در مورد مستجاب دعا بسيار موثر می دانست و وی هميشه خدا را ناظر و شاهد اعمال خود می دانست و هيچگاه از امدادهای خداوندی غافل نمی شد. حتی وی به حدی به امدادهای غيبی توجه می كرد كه می گفت هر موقع خدا بخواهد شهيد می شوم و هرگاه گلوله ای به طرف من می آيد اگر خدا نخواهد كه به من نخورد می تواند بر گرداند. و هرگاه كه از كارش در جبهه سوال می شد می گفت كه كار من ساده است اما بعد از شهادتش مشخص شد كه وی در اطلاعات عمليات لشكر قمر بنی هاشم به منزل شهيد آمده بودند يكی از آنها در مورد اخلاق شهيد گفت كه شهيد طادی به مجالس قرآن پيش از عمليات كربلای 5 سه بار به داخل شهر بصره رفته بود و اضافه نمود كه شهيد عكسهای كه از بصره گرفته بود. اين عكسها اطلاعت بيشتری از جابجايی دشمن و نظم نيروهايش حكايت می كرد.

بسم الله الرحمن الرحیم
ما النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی
ان الجهاد ناب من ابواب الجنته فتنته الله لخاصه اولياء عن اميرالمومنين (ع)
اینجانب غلامرضا طادی با اعتقاد و ایمان كامل به یگانگی خداوند تبارك و تعالی شهادت می دهم ، و شهادت می دهم كه حضرت محمد (ص) عبدالله و رسول الله می باشم .
و شهادت می دهم به امامت وصی آنجناب حضرت امیرالمومنان علی (ع) و یازده پسران ب حق آنحضرت و شهادت می دهم كه امام زمان آخرین وصی حضرت رسول الله می باشد و فی الحال به خواست خدا غائب می باشد.
بار خدایا درود خدمت بر محمد (ص) و آل اطهارش و چشمهای عاشقان را به جمالش منور ساز بار خدایا به حرمت كلام خود كه فرمودی یا ایها یرید الله لیذهب عنكم الرجس و یطهركم تطهیرا در پرتو معصومیت چهارده نور پاكت شیعیانت را توفیق كامل طاعت عنایت فرما بارخدایا به عصمت كلام امام زمان (عج) كه فرموده : انا قائم الاوصیاء و بی یدفع الله عزوجل ابلاء عن اهلی و شیعتی، هم امام امت را متصل به انقلاب الهی امام زمان (عج) بفرما و تمام رزمندگان و شیعیانت را از جمیع بلیات ارضی و سمائی مصون و محفوظ بدار.
الهی: حمد و سپاس من تو را كه به این بنده حقیر و ضعیف توفیق شرف شهادت عطا فرمودی و با شهادت تمام آرزوهای مرا بر آورده ای
الها: لحظه شهادت را بهترین لحظات عمر ما قرار ده و توخود جان ما را تحویل بگیر زیرا الهی و ربی من لی غیرك .
معبودا امام زمانرا از جمیع بلیات ارضی و سمائی مصون و محفوظ دار و آنحضرت را موید و منور و در فرجش تعجیل و خروج را بر ایشان سهل گردان. ربنا ای پرورش دنده روح الله امام امت ما را تا ظهور مهدی موعود (عج) از جمع بلیات ارضی و سمائی مصون و محفوظ بدار ایشان را موید و منور بدار.الهی رزمندگان تو را كه عصاره پیروان ولایت ،‌خلوص ، تقوی ، ایمان ، شجاعت و عشق به ولایت بر روی زمین هستند پیروز و موید و منور بدار. بارالها شهدای ما را اجازه ورود به محفل خاص خود و رسیدن به مقام وجه الهی خود عنایت فرما.
پدر و مادر عزیزم در شهادت من برای سید الشهداء علی اصغر ، علی اكبر ،‌قاسم و عبدالله و جعفر و ابالفضل گریه كنید گریه كردن برای شهید زنده نگه داشتن نهضت است .
پدر عزیزم از دور دست و پای شما را می بوسم ،‌شما 21 سال مرا پرورش دادی تربیت كردن و امید آن داشتی كه از كشته خود ثمره ای بینی. انشاءالله خداوند در آخرت به شما عطا خواهد كرد . و سختی چند روز را تحمل كنید چرا كه رسول الله فرمود الدنیا سجن المومن و جن الكافر.انشاءالله خدامند به شما صبر و عنایت فرماید . اینجانب قبل از هركس به خاطر شهادت فرزندت شما تبریك عرض می كنم و جداً‌از شما التماس دعا دارم و امیدوارم كه انشاءالله به لطف و عنایت خاص الهی از سر تقصیرات فرزندت در گذری به امید دیدار در خلوت عدل جهانی .مادر عزیزم : از دور دست شما را می بوسم و امیدوارم كه به خاطر زحماتی كه برای فرزندت كشیده ای مرا ببخشید من نمی دانم چه بگویم و چه بنویسم آخر با این چند كلمه چیزی نشود گفت و چگونه می توان با چند جمله ناقص زحمات 3 ساله شما را به تحریر آورد انشاءالله خداوند اجر شما در خواهد داد. مادرم در شهادت من صبور باش و در شهادت فرزندت به شما و همه خانواده تبریك می گویم.
برادرم تو وارث خون شهیدی مسئولیت تو سنگین شده چه در تربیت فرزند چه در تربیت شاگرد و در تمام امور . تمام حركات و اعمال تو ای عزیزم مادرم باید جلوه گر پیام خون شهید باشد جداً قلم من شكسته و زبان من عاجز از این است كه بتواند و صیت نامه شهیدی را بنویسید .مبارك باد بر خانواده مادر شهامت این خبر در پیشگاه خدا.
خواهرم تو چون حضرت زینب (س) استوار و مقاوم باش و در شهادت من غمگین مباش كه شهادت آرزوی جاوید من است . شهادت من بر شما هم سایر همشهریها مبارك باد.
امت شهید پرور و یاران روح الله بر شما باد اطاعت از فرزند پیامبر (ص ) و زاده زهرا (س) كه صراط مستقیم امروز امام امت است زیرا كه مولایش مهدی است:كتاب الله و عزتی.
و همه شما را سفارش می كنم به نماز اول وقت و تامین جبهه ها از نیروی انسانی و تداركاتی و در كارها اخلاص داشته باشید و برای فرج امام زمان (عج) دعا كنید .
این حقیر حدود 2 سال نماز صبح قضا دارم و 3 ماه نماز یومیه و یك ماه روزه كه انشاءالله قضا به جا آورده خواهد شد.
مرا در بین قبر شهید یوسف آقابابایی و شهید بختیار نادری ولی چسبیده به قبر شهید یوسف آقابابائی دفن كنید.
خداحافظ تا دیدار در ظهور دولت جهانی امام زمان (عج)
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان
خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار یكشنبه 65/9/30 خرمشهر