محمدرضا عبدی

محل تولد: همدان - فامنین

پردیس محل تحصیل: همدان - تربیت معلم ولی عصر کبودرآهنگ

رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی

شهادت: 1364/11/28

محل شهادت: خاک عراق - فاو

عملیات: والفجر 8

بر همه واجب است که از این دستاورد های انقلاب اسلامی دفاع کند، و در ضمن دفاع و پاسداری انقلاب باید از خود صبر و استقامتی وصف ناپذیر نشان دهیم که خدا در قرآن می فرماید (یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرین) آری شهادت به فرموده حضرت علی اکبر از عمل هم برای رزمندگان خدا شیرین تر است و ما رسالت خون و شهادت را عمیقاً درک کرده ایم.

اذاجاء نصر الله و الفتح و رأيت الناس يدخلون في دين الله افواجا (نصر ۱-۲)
چون پیروزی و نصرت خدا فرا رسد و مردم را بینی که گروه گروه به دین خدا در می آیند. هجرت و جهاد در راه خدا سه عامل مهم در رستگاری انسان هاست. پیروزی های رزمندگان نیز بر همین اساس است هر امتی تا وقتی که از اسلام و حرکت‌های آن پیروی کند و عملکردهایش بر مبنای آن باشد پیروز است.
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ نکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود
ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
به سال ۱۳۴۷ در خانواده ای مذهبی در فامنین دیده معصومانه به روشنای جهان گشود تحت سرپرستی والدین خویش به نحو احسن تربیت اسلامی یافت پس از آن به دنبال تحصیل علم به ساحت دانش وارد و تا سوم راهنمایی ادامه داد او که در اواخر دوران ابتدایی روح جستجوگرش با آرمان ها و ارزش‌های انقلابی آشنا شده بود در دفاع از آن لحظه ای تردید روا نداشت چرا که انقلاب را خونبهای هزاران شهید مجروح و مفقود الاثر میدانست که برای به ثمر نشستن آن از هیچ کوششی دریغ نکردند. در ادامه راه خویش با علاقه و اطلاعی که از مسئولیت خطير معلمی داشت وارد دانشسرا گردید تا راه پر سعادت پیامبران انسان ساز را بپیماید.
محمد رضا که بسیار مهربان صمیمی خوش برخورد و همیشه تبسمی بر لب داشت و نمازهای شب و تهجدش ترک نمیشد و بر خود شیوه انبیاء را واجب کرده بود. عشق به امام و دفاع از دستاوردهای انقلاب اسلامی او را بر آن داشت تا بعد از مدتی تحصیل دانشگاه جبهه را بر دانشسرای تربیت معلم ترجیح داده به صحنه های نبرد حق علیه باطل اعزام گردد. همیشه میگفت حسین جان اگر در فضای خونین کربلا، کسى فرياد هل من ناصر ینصرنی تو جواب نداد الان پیروانت در فضای داغ و خونین ایران دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبی و تنهاییت لبیک میگویند، حسین جان لبیک، ای قرآن کریم! ای اسلام لبیک، ای پیروان حسین لبیک، اللهم لبیک ای وارث حسین لبیک، ای مهدی موعود لبیک، اللهم لبیک، ای خمینی لبیک.
و اینگونه بود که زندگی در جبهه را به زندگی آرام و راحت شهر ترجیح داد. جبهه های نبرد حکایت های زیادی از رشادت محمدرضا و یارانش دارند هم او که جزء جهادگران عملیات والفجر ۸ بود و از فاتحان فاو و عاقبت نیز در جاده فاو _ ام القصر در۲۸بهمن ۶۴ با تیر اهریمنان به آرامش جاودانه شهادت رسید و تن خسته و روح مشتق را در رحمت بی انتهای پروردگار جاودان کرد در حالی که بازمانده پیکر مطهرش در تفحص گران نور پس از ۱۰ سال به آغوش میهن بازگرداندند.

به نام خداوند تبارک و تعالی و سلام بیکران بر محضر مبارک امام زمان (عج) و با سلام بر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی روحی له الفدا و قائم مقام رهبری آیت الله منتظری و کسانی که در خط حقیقی این انقلاب قرار دارند و با سلام بر ملت شهید و رزمندگان اسلام که در محیط های نبرد کارزار مردانه جان خود را نثار می کنند(مالکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین فی الرجال و النساء الوالدان) چه شده است شما را که در راه خدا جهاد نمی کنید در صورتی که جمعی از مردان و زنان و کودکان شما در مکه اسیر ظلم کفار هستند. و با درود و سلام بر امت همیشه در صحنه فامنین که با حضور همیشگی خود در صحنه آمادگی خود را برای نبرد رویارویی با ام الفاسدان قرن نشان میدهند و با حمایت کردن از آرمان های جمهوری اسلامی آن نقش خود در پشت جبهه ایفا می‌کنند و من هم از خداوند تبارک و تعالی آرزوی موفقیت شما را خواستارم.
پروردگارا تو شاهد باش که من بر اساس وظیفه و مسئولیتی که داشتم در برابر این انقلاب اسلامی که خونبهای هزاران شهید و مجنون مفقودالاثر، اسیر است به جبهه آمدم تا به خواست خدا به جنگ علیه ضد خدا پردازم که بر همه واجب است که از این دستاورد های انقلاب اسلامی دفاع کند، و در ظمن(ضمن) دفاع و پاسداری انقلاب باید از خود صبر و استقامتی وصف ناپذیر نشان دهیم که خدا در قرآن می فرماید (یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرین) آری شهادت به فرموده حضرت علی اکبر از عمل هم برای رزمندگان خدا شیرین تر است و ما رسالت خون و شهادت را عمیقاً درک کرده ایم و در این لحظات خون رنگ زمان که سرزمین میهن اسلامی به خون هزاران شهید رنگین است با پیوند خون خود به گوش تاریخ می رسانیم که اسلام نیاز به خون شهید و ما نیازمند به ارتقاء درجه در پیشگاه خدا و انسانیت نیازمند خون های پاک میباشد آری پدر و مادر عزیزم آن روزی که پسرت به دنیا آمد و آن تربیتی که به دهان او گذاشتی چه بود از کدامین خاک بود آیا این تربیت حسین (ع) نبود و تو با زبان بی زبانی نگفتی لبیک یا حسین پسرم را برای تو بزرگ می کنم که ادامه دهنده اسلام باشد آری همین است که این همه به حسین دلبستگی دارد راستی پدر و مادر عزیزم با کدامین آرزو اذان را در گوشم خواندی مگر ما را برای نگه داشتن اسلام عزیز این مکتب انسان ساز بزرگ نکردی و ما گنهکاران را خدا چه توفیقی داد که فریادهای مظلومان را که در زیر چکمه های ابر قدرت ها له میشوند باشیم. آری خیلی تنها شده ام همه دوستانم رفتند من با این دنیای فریبنده ماندم و دیگر خجالت میکشم در این دنیای پر از فساد و تباهی بمانم.
الهی یا مولای با کدامین آبرو به درگاهت بیایم در حالیکه این وجود ضعیف و ناتوان (یارب ارحم ضعف بدنی ورقة جلدی و دقة عظمی) سرتاپا آلوده به گناه هستم در حالی که گردش زبانم از روی قلب در راه تو نیست الهی تو را به آن سینه پهلو شکسته بانویت فاطمه زهرا(س) قسمت می دهیم ما را در اهدنا صراط المستقیم مستدام بدار. آمین رب العالمین.
و سلام پاک بر شما عزیزان خانواده باد، تبریک تان بادای پدر و مادرم و خواهران و برادرانم که خداوند نصیب خانواده ما هم کرد و نظری به ماها کرد و خواست آن امانتی را که داده بگیرد، ولی چطور بگیرد، در خانه نه، تفریحات نخیر خواست فرزندی که با دو دست برای این انقلاب و این اسلام و امام عزیزمان هدیه داده بودید همان جا به عنوان هدیه قبول کند و امیدوارم که انشاالله از گناهان و اذیتهای که از طرف ما شما را موجب شده حلالمان کنید و از خدا طلب آمرزش و مغفرت کنید تا بلکه خداوند هم این بنده حقیر را هم بیامرزد. آری مادرجان، پدرجان، خواهران و برادران عزیزم مبادا این که در تشییع جنازه من بگرید و ناله و زاری کنید که هم اجرتان از بین ببرد و هم با گریه هاتان قلوب دشمنان اسلام را شاد کنید که انشاالله این قلب ها توسط لبخند ها و شادی های شما عزیزان به خون و آتش جهنم تبدیل شود، آری بار الها ای مهربان ترین مهربان ها چقدر رئوفی الله که لحظه های عمر ما را با فرا رسیدن ایام الله قرار دادی و اکنون یوم الله دیگری است و خواهیم گفت حسین جان اگر در فضای داغ و خونین کربلا کسی به فریاد هل من ناصرا یانصرنی تو جواب نداد الان پیروانت در فضای داق(داغ) و خونین ایران دست مردانگی مشت کرده و به ندای غریبی و تنهایی لبیک میگویند حسین جانم لبیک، ای قرآن لبیک، ای اسلام لبیک، پیروان حسین لبیک اللهم لبیک ای وارث حسین لبیک، ای مهدی موعود لبیک اللهم لبیک بر اسلام غریب. آری در آخر به امت حزب الله توصیه می کنم که انشاالله با تربیت نیک فرزندان الهام گرفته از سال نبوت فرزندانی بسیار بیاورند که پیروان واقعی اسلام باشند و این اسلام را یاری کند مخصوصاً پدر و مادر عزیزم شما برادرانم را باید آنچنان تربیت کنید که ادامه دهنده راه شهیدان اسلام باشند و انشاالله همراه با تربیت، اخلاق اسلامی را هم آموخته، تقوا را هم در همه جوانب رعایت کنند. به امید روزی که باهم در کربلای حسینی صحن و سرای اباعبدالله زیارت عاشورا بخوانیم در آخر آرزوی طول عمر امام به طول عمر خورشید برساند و رزمندگان را پیروز گرداند و به خانواده‌های شهداء صبر دهد.
دوستدار شما محمدرضا عبدی
mohammad reza abdy(abdi)
1364/10/30