محمد علی نادعلی
محل تولد: مركزي - روستای راونج - دلیجان
پردیس محل تحصیل: سمنان - مرکز تربیت معلم شهید رجایی سمنان
رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی
شهادت: 1361/03/20
محل شهادت: خوزستان - خرمشهر
عملیات: بیت المقدس
برادران و خواهران، از شما می خواهم که در برابر دشمنان اسلام، چه داخلی و چه منافقین و چپی ها و لیبرال ها و تمام کسانی که در مقابل خط درخشان ولایت فقیه جبهه گیری می کنند و چه دشمنان خارجی، طبق آیه (اَشِدّا علی الکُفّار) برخورد قاطع داشته باشید و از خط امام که خط اصیل اسلام است حرکت کنید تا پیروزی نهایی اسلام و شکست قطعی کفر جهانی به سرکردگی آمریکا و شوروی و مزدوران داخلی آنها اِنشاءالله.
شهید محمدعلی نادعلی در یکم فروردین ماه 1339 در روستای راونج از توابع شهرستان دلیجان در خانوادهای مذهبی، زحمتکش و کشاورز دیده به جهان میگشاید. تحصيلات ابتدايی و راهنمايی را در مدارس همين روستا همراه با کار و تلاش و کمک به پدر پشت سر مي گذارد. سه سال دوران دبيرستان را در مدرسهی حکيم نظامی قم و کلاس چهارم را نيز در دبيرستان کامکار همين شهر به پايان میبرد. در قم ضمن تحصيل، در بسيج نيز مشارکتی فعال دارد. آن گونه که خودش نگاشته است، در کلاس های قرآن و احکام و مسائل اعتقادی حجت الاسلام قدوسی شرکت مي کند تا دل را در مکتب قرآن جلوه و جلاي ديگری بخشد. نادعلي در اخلاق و رفتار، بردبار و باوقار و متين است و در امانتداری، صديق و امين. در حلال و حرام دقيق و با اهل خانه و همسايه با محبت است و شفيق. وي در ياری و مساعدت به نيازمندان از هيچ کوششی دريغ نمیورزد.
در سال 1360 با عشقی که به تعليم و تربيت دارد در مرکز تربيت معلم شهيد رجایی سمنان پذيرفته مي شود. سال اول تحصيل در اين مرکز را طی مي کند. همراه با بسيج دانشجويی همان مرکز بدون ديدار و خداحافظی با خانواده عازم جبهه های خرمشهر میشود. دوستان از وی مي خواهند که در صورت امکان به تحصيل ادامه دهد تا اعزام بعدی، اما محمد قبول نمي کند. از سمنان طی نامهای، پدر و مادر را از رفتنش به جبهه باخبر کرده و اجازه می گيرد.
با همهی شور و شوقی که به پيروزی اسلام و موفقيت رزمندگان در جبهه ها داشت، ياری دهندهی رزمندگان در خرمشهر است و به عنوان امدادگر، عاشقانه و عارفانه به آنچه در سر دارد سر از پا نمي شناسد، به سنگرنشينان سری میزند و هرجا نيز نياز به مددی باشد با شتاب خود را می رساند و پروانه وار به گردشان طوافی عاشقانه دارد. پيگيری و تلاشش زبانزد شده است که نادعلی با يک يا علی گره گشای رزمندگان است. او را عقيده بر اين بود که سنگرنشينان فعلاً و فقط بايد دغدغهی دشمنان روبرو را داشته باشند تا با عزمی جزم و دلی گرم به مقابله با آن ها بپردازند.
محمدعلی در تاريخ 1361/03/20 در عملیات پدافندی بیت المقدس در منطقه خرمشهر، در حالی که ترکش خمپاره به پهلوی او اصابت میکند پس از خونريزي زياد به درجهی رفيع شهادت نائل میگردد.
بسم الله الرحمن الرحیم
ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد.
اینجانب محمدعلی نادعلی دانشجوی مرکز تربیت معلم شهید رجائی سمنان؛
درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی امام خمینی و درود بر روان پاک شهیدان از اول تاریخ تا کربلای امام حسین(ع) تا کربلای کردستان و تا کربلای خوزستان و مرزها و شهدای خونین ایران و درود بر شهیدان گمنام در زندانهای رژیم بعث عراق و زندانهای کشورهای اسلامی بر تمام مبارزان حق گو و حق پرست مردم جهان. سلام و درود بر امت حزب الله و همیشه در سنگر و همیشه در صحنه ایران.
برادران و خواهران از شما می خواهم که در برابر دشمنان اسلام چه داخلی و چه منافقین و چپی ها و لیبرال ها و تمام کسانی که در مقابل خط درخشان ولایت فقیه جبهه گیری می کنند و چه دشمنان خارجی طبق آیه (اَشِدّا علی الکُفّار) برخورد قاطع داشته باشید و از خط امام که خط اصیل اسلام است حرکت کنید تا پیروزی نهایی اسلام و شکست قطعی کفر جهانی بر سرکردگی آمریکا و شوروی و مزدوران داخلی آنها انشاءالله.
ای مادران، این را به شما می گویم خوب گوش کنید اگر دو یا سه نفر(پسر) داشته باشید و یکی از آنها جبهه نباشد مدیون (زینب) خواهد بود (خواهید بود).
و ای ملت راونج، از شما می خواهم فقط بعضی از شما شعار ندهید عمل هم بکنید و تا می توانید به این انقلاب کمک کنید و اگر کمک نکنید مدیون این انقلاب خواهید بود. پدر و مادر عزیزم از شما می خواهم بعد از شهادت من گریه نکنید، مانند امام عزیزمان که در شهادت پسرش گریه نکرد شما هم نباید ناراحت بشوید، شما باید افتخار کنید که هدیه ناقابل را تقدیم اسلام و این انقلاب عظیم اسلامی کرده اید و سعی کنید ادامه دهنده راه تمام شهیدان باشید و مانند کوه استوار باشید و مشت هایتان را گره کرده و محکمتر و استوارتر و بلندتر بگویید درود بر خمینی مرگ بر آمریکا - مرگ بر شوروی و منافق و ضد ولایت فقیه.
ای مادر عزیزم، فکر نکنی که دیگر پسر نداری چرا پسر داری تمام برادران حزب اللهی پسرهای تو هستند و تو باید آنها را پسرهای خود بدانی. از شما می خواهم بنده حقیر را با لباس دفن کنید چون می خواهم سند لیاقت شهید شدنم را با خودم به آن دنیا ببرم و سلام تمام امت حزب الله را به تمام شهیدان برسانم و بگویم که امت حزب الله برای تداوم انقلابش خون می دهد تا به پیروزی نهایی برسد.
یک پیام برای دشمنان اسلام و انقلاب: ای مزدوران شرق و غرب بدانید که این حرف تمام رزمندگان اسلام است که با صدای بلند می گویند ای خمپاره ها، ای آرپی چی ها و ای گلوله ها ببارید ما تن به ذلت نخواهیم داد و تا آخرین قطره خون پششتیبانی خواهیم کرد. اگر در بیابان سوزان تکه تکه ام کنند، هر قطره خونم حرف می زند که:
«خمینی خمینی خدانگهدار تو بمیرد بمیرد آمریکا دشمن خونخوار تو»
و در جواب خونم تمام اعضای بدنم فریاد می زنند:
«خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه به عمر او بیفزا»
و ای ملت راونج، از شما می خواهم که همیشه نماز جماعت را در مسجدها بپا دارید و در نمازهایتان همیشه برای اسلام دعا کنید چون ما هر چه داریم از اسلام است و این را بدانید که این دنیا فانی است و بزودی زود تمام خواهد شد و دنبال مال و ثروت نروید شما باید کاری بکنید که آن دنیا را داشته باشید و این دنیا هیچ فایده ای ندارد. تمام دوستان و آشنایان و همسایگان را دعا و سلام می رسانم و از آنها تقاضای این را دارم که حلالم کنید. در آخر از شما می خواهم که من حقیر را در وطنم به خاکم بسپارید.
خداحافظ
محمد نادعلی
1361/03/10