محمودرضا امینی
محل تولد: خراسانرضوی - نیشابور (روستای نورآباد)
پردیس محل تحصیل: سمنان - مرکز تربیت معلم شهید رجایی سمنان
رشته تحصیلی: آموزش زبان انگلیسی
شهادت: 1365/10/26
محل شهادت: خوزستان - شلمچه (پاسگاه زید)
عملیات: کربلا 5
آنگاه که دلم میگیرد، آنگاه که شیطان وسوسه ام میکند، آنگاه که در گرداب گناه قرار میگیرم، آنگاه که به خود مغرور میشوم، آنگاه که تو را فراموش میکنم، آنگاه که شک در دل من راه مییابد، آنگاه که عقلم از کار میافتد، آنگاه که قلبم احساس را از دست میدهد، آنگاه که میخواهم منحرف شوم، آنگاه که ....
خدایا کمک کن ..... خدایا کمکم کن ....
پنج شنبه 1365/01/21 ساعت ده و پنجاه و هفت دقیقه صبح
محمودرضا امینی در سیزدهم اسفند سال 1344 در خانوادهای مذهبی و متدین در روستای نورآباد از توابع شهرستان نیشابور متولد شد. او کودکی اجتماعی اما آرام و متین بود و همیشه به بزرگترها احترام میگذاشت. مانند دیگر کودکان از 6 سالگی پا به عرصهی فراگیری علم گذاشت و شوق عظیمی به دانش و آموختن علم داشت که همین امر باعث شد تا همیشه در درسهایش موفق باشد. محمودرضا اوقات فراغت خود را به مطالعهی کتب غیردرسی و علمی میپرداخت. نمازش را اول وقت میخواند و به طور مرتب روزه میگرفت و عبادات خود را با علاقه و اشتیاق انجام میداد. او همه وقت در مراسم دعا و نماز جمعه و جماعت حضور داشت و عاشق خدمت به اسلام و امام زمان (عج) بود. نسبت به اهل بیت ارادت خاصی داشت و در کارها به آن بزرگواران توسل میکرد و در مجالس عزاداری ائمهی اطهار شرکت میکرد. او مرتب قرآن را تلاوت میکرد و سعی داشت که قرآن را با معنی یاد بگیرد. محمودرضا فردی مخلص و درست کار بود. دیگران را بر خود ترجیح میداد. وفای به عهد داشت و در همهی امور دارای سعهی صدر بود. همیشه به دیگران در کارها و درسها یاری میداد تا این که بعد از 12 سال دیپلمش را گرفت و در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشتهی زبان انگلیسی مرکز تربیت معلم شهید رجایی سمنان قبول شد و برای تحصیل به سمنان رفت. محمودرضا دوبار از طریق سپاه پاسداران اسلامی عازم جبهههای حق علیه باطل گردید و در آن جا کمک آرپیجی زن و انباردار مهمات بود. او در حدود 6 ماه در جبهه، حماسههای غرورآفرینی به وجود آورد. سرانجام در عملیات کربلای 5 در منطقهی شلمچه (پاسگاه زید)، در تاریخ 26/10/1365، بر اثر اصابت ترکش به چشمش، به فیض عظمای شهادت نائل گردید و در بهشت فضل به خاک سپرده شد.
وصیت نامه رو هنوز پیدا نکردیم ولی مگه حرف فرزند روح الله با حرف روح خدا فرقی داره؟ «همه معلمین در فکر این باشند که خودشان را تهذیب کنند. باید خودشان را مهذب کنند تا حرفشان در دیگران اثر کند شما باید خیلی توجه داشته باشید که شماها یک مردم عادی نیستید. شماها معلم نسلی هستید که در آتیه همه مقدرات کشور به دست آنها سپرده میشود.