هادی توفیقی

محل تولد: گيلان - سلیمانداراب رشت

پردیس محل تحصیل: گيلان - تربیت معلم شهدای محراب

رشته تحصیلی: اموزش حرفه و فن

شهادت: 1362/08/02

محل شهادت: خاک عراق - مریوان

عملیات: والفجر 4

خواهرانم زينب وار و برادرانم حسين وار زندگي كنند و فراموش نكنند كه دنيا مقر امتحان است بنابراين علاقمند به دنيا نباشيد زيرا به هر حال بايد از دنيا رفت.

زندگینامه 1:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
شهيد توفيقي، انساني توانا و متعهّد و علاقه مند به مطالعه بود. ذكر خدا و ارادت به اهل بيت، از دوران طفوليّت در وجودش عجين شده بود و به همين جهت، براي آشنايي بيشتر با عقايد و اصول ديني راهي مسجد مي شد. وي فعاليتهاي خود را در مسجد قاسميّه رشت، شروع نموده و پس از رشد و تكامل ايدئولوژيكي و اسلامي، كلاسهاي آموزش قرآن و احكام را داير نمود. با كمك ديگر دوستان مذهبي خود، همين رسالت را در مسجد سليمان داراب رشت نيز ادامه داد. شهيد توفيقي جواني ورزشكار و در عين حال، متواضع و فروتن بود و اين جمله را هميشه تكرار مي كرد: "راهي را كه انتخاب كرده ام تا انتها ادامه خواهم داد." او با اتّصال به انقلاب و عشق به امام، بارها تلاش مي كرد تا حركتي هر چند قليل براي انقلاب انجام دهد."

زندگینامه 2:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
هادی توفیقی فرزند مهدی، زاده 2/7/1341 شهرستان رشت می باشد. او که فرزند پنجم خانواده مهدی توفیقی بود، دوران دبستان و راهنمایی تحصیلی خویش را در زادگاه خود محله سلیمانداراب رشت، سپری کرد ولی برای گذراندن دوره متوسطه ناچار بود مسافت طولانی بین سلیمانداراب تا کوی استخر را طی کرده، در هنرستان فنی درس بخواند. حاصل صبوری و تلاش او در سال های هنرستان بالاخره عاید هادی گردید و او با دریافت دیپلم در رشته اتومانیک آنجا را ترک کرد.
به گرفتن دیپلم نیز بسنده نکرد و او که در زیر سقفی رشد و نمو کرده بود که طنین یاد و نام خدا در آن جریان داشت، با توکل بر خدا در امتحان کنکور شرکت کرد و موفق شد که در مرکز تربیت معلم لاکان رشت در رشته حرفه و فن به تحصیلات خود ادامه بدهد.
با ورود به محیط دانشجویی، هادی که به امام خمینی سخت علاقه مند بود و عشق می ورزید و در انجام دادن دستوراتش از جان و دل مایه می گذاشت، فرصت مناسب تری پیدا کرد تا در کنار درس و تحصیل از مسائل سیاسی و رویداد های گوناگون و تحولات پی در پی ای که در کشور انقلاب کرده اش در جریان بود و به وقوع می پیوست نیز بیشتر و بهتر آگاه گردد و دانش و بینش خود را بالا و بالاتر ببرد.
حضور سر تا عشق و علاقه اش در هر جا و زمانی که استقرار، تثبیت، تعمیق و گسترش انقلاب به کمک و نیروی مقاوم و فداکار نیاز داشت، حکایت شیرین و پرجاذبه ای است که از دلدادگی اش به امام و انقلاب اسلامی پرده بر می دارد.
سرانجام، او که اعتقاد داشت، از آنجا که هر مادری دوست دارد، فرزندانش در کنارش باشند و از او مواظبت و مراقبت نمایند و اکنون نیز مام وطن به وجود ما فرزندانش نیازمند است و دوست دارد که ما یعنی فرزندان ایران به دادش برسیم و او را از شر دشمنانی که دور و برش را گرفته اند و قصد از بین بردنش را دارند، نجات دهیم؛ بنابراین دور از انصاف و مردی و مروت است که ما به فکر خود و کار و برنامه ی خودمان باشیم.
و رفت تا در کنار رزمندگان اسلام به رزم و پیکار مقدس خود با دشمنان ایران و اسلام بپردازد. حدود سه ماهی می گذشت که هادی ترم دوم تحصیلش در تربیت معلم را رها کرده و پای به مناطق جنگی گذاشت و به دفاع از حق در برابر باطل مشغول مشغول بود و سه چهار روزی نیز می گذشت که همکلاسی اش از تربیت معلم خبر آورده بودند چون بدون اطلاع رفته است، غیبتش غیرمجاز تلقی شده است، چنانچه نیاید و وضعش را روشن نکند، در روند تحصیلی اش اختلال به وجود می آید، خانواده نیز تدارک خبر دادن به هادی بود که هادی در عملیات والفجر 4 به تاریخ 2/8/1362 در منطقه پنجوین عراق مفتخر به کسب نشان شهادت شد و به جاودانگی رسید.

واضح بود که نمی توانستید به وصیت عمل کنید ولی حالا مینویسم اگر می خواهید گریه کنید اولا کم گریه کنید ثانیا آبرومندانه گریه کنید به مادر عزیزم عرض مي کنم می دانم آرزوهایی برایم داشتي ولي اين را بدان و کمی هم فکر کن چه چیز می تواند افتخار آمیزتر از اینکه پسر تو انشاء الله نزد پسر زهرا(س) هست براي تو باشد به پدر زحمتکش و مذهبیم عرض مي کنم نمي خواهم براي شما نصيحتي نوشته باشم زیرا شما باید نصیحت گو خانواده پس از شهادت باشید و از شما تشکر میکنم که از کودکی مرا با مسجد و منبر و امام
طلبم
که
حسین (ع) آشنا نمودید تا همانند يك يك سرباز مسلمان تربیت شوم از شما پدر و مادر پوزش می نتوانستم در دنیا طوري خدمتهاي شما را جبران کنم و اگر توفیق نصیبم شود در آخرت جبران خواهم کرد به برادران و خواهرانم عرض مي کنم شما بار سنگيني بعهده دارید چون دیگر برادر و خواهر شهید هستید و بنابراین سعي کنید بیشتر با اسلام آشنا شوید و خواهرانم زینب وار و برادرانم حسین وار زندگي کنند و فراموش نکنند که دنیا مقر امتحان است بنابراین علاقمند به دنیا نباشید زیرا به هر حال باید از دنیا رفت به خویشان و وابستگان عرض میکنم پیرو رهبر باشند و علاقه به دنیا نداشته باشند و از دنيا براي نيکو زیستن در آخرت استفاده کنند و حجاب را رعایت و مقید به آداب و احکام باشند در نماز جمعه شرکت کنید و به گفته
امام مساجد را خالی نکنید امید است همگي سربلند وارد قیامت شوید.