یوسفعلی فلاح حسینی
محل تولد: يزد - روستاي حسيني از توابع شهر تفت
پردیس محل تحصیل: يزد - تربیت معلم شهید پاکنژاد
رشته تحصیلی: آموزش ابتدایی
شهادت: 1365/11/10
محل شهادت: خوزستان - شلمچه
عملیات: کربلا 5
برادران و خواهران اين جنگ تحميلي براي ما نعمتي بود اگر اين جنگ نبود جوانان ما اين طور خدايي و الهي نمي شدند اين جنگ باعث شد كه اين جوانان يك دفعه خدايي بشوند جواناني كه اول زندگيشان ميباشد و آرزوهايي را در دل دارند با وجود اين خانه و كاشانه خود را رها كرده و تمام ماديات دنيا را فراموش مي كنند و به عشق الله بسوي جبهه روانه مي شوند.
بسم رب الشهداء والصديقين
دانشجوشهيد يوسفعلي فلاّح حسيني فرزند محمدعلي و بمانجان
فلاّح حسيني در تاريخ 22/9/1344 در روستاي حسيني از توابع شهر تفت به دنيا آمد . پس از آنكه يك دوره بيماري بسيار سخت را در پنج سالگي پشت سر گذاشت به مكتب خانه رفت و با كلام وحي آشنا شد . يوسفعلي تحصيلات ابتدايي را در دبستان رسوليان خليلآباد سپري كرد . سپس رهسپار مدرسه راهنمايي ابوريحان و دبيرستان شهيد جعفري تفت شد . پس از كسب ديپلم علوم انساني در رشتهي آموزش ابتدايي مركز تربيت معلم شهيد پاكنژاد يزد پذيرفته شده و يك سال به تحصيل پرداخت . شهيد فلاّح حسيني با عضويت در مدرسه عشق و شاگردي مكتب عاشورا، چهار نوبت به جبهههاي جنگ تحميلي عزيمت نمود . تا اينكه عاقبت در تاريخ 10/11/1365 در جريان عمليات كربلاي پنج كه بعنوان آر.پي.جيزن حضور داشت، در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به دست و پا و صورت ، جام شيرين شهادت را نوشيد و به ياران امام حسين (ع) ملحق شد . روحش شاد و يادش گرامي باد .
بسم الله الرحمن الرحيم
« ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
و هرگز مپنداريدكه آنانكه در راه خدا كشته شده اند مردگانند بلكه
زنده اند و نزد پروردگارشان روزي ميخورند » .
بنام خداوند درهم كوبنده ظالمان و ياري كننده مظلومان و پشت و پناه بي پناهان و پيروز كننده رزمندگان و با درود و سلام به رهبر كبير انقلاب اسلامي ايران امام خميني و با سلام و درود به روان پاك شهداء از صدر اسلام تاکنون و با سلام و درود فراوان به امت شهيد پرور ايران من وصيت نامه خود را آغاز مي كنم در آغاز صحبتي دارم به ملت شهيد پرور و آن اين است كه مردم تا مي توانيد حضور خود را در صحنه نشان دهيد و نگذاريد كه دشمن به داخل شما نفوذ كند ملت مسلمان اين مسئله جنگ را فراموش نكنيد اين جنگ جنگي است بين اسلام و كفر و تا ميتوانيد جبهه را خالي نگذاريد و با حضور خود در جبهه و پشت جبهه چنان مشتي به دهان آمريكا و ابرقدرتها بزنيد كه هرگز فراموش نكنند تاريخ تاكنون جنگي را به خاطر نداشته كه جنگي بين دو كشور درگيرد و اينطور جوانان داوطلبانه بسوي جنگ شتافتند و تنها ملت ايران است كه در برابر اين ابرقدرت هاي جهان خوار ايستادگي كرده .
برادران و خواهران، اين جنگ تحميلي براي ما نعمتي بود اگر اين جنگ نبود جوانان ما اين طور خدايي و الهي نمي شدند اين جنگ باعث شد كه اين جوانان يك دفعه خدايي بشوند جواناني كه اول زندگيشان مي باشد و آرزوهايي را در دل دارند با وجود اين خانه و كاشانه خود را رها كرده و تمام ماديات دنيا را فراموش مي كنند و به عشق الله بسوي جبهه روانه مي شوند . بله برادران و خواهران ما بايد هرچه بيشتر حضور خود را در صحنه نشان دهيم . در اينحا صحبتي دارم با شما پدر و مادرم و آن اين است كه اي پدر و مادرم در شهيد شدن من گريه نكنيد، با گريه كردن شما دشمن شاد مي شود شهادت منتهاي آرزوي هر مسلماني مي باشد شهادت چيزي است كه همه كس لياقت آن را ندارند و كسي كه شهيد مي شود تمام گناهانش ريخته مي شود و در بهشت جايي مخصوص شهيدان مي باشد و در روز قيامت صحراي محشر از نور شهيدان روشن مي گردد.
بله پدر و مادرم شما با شهيد شدن من نبايد ناراحت باشيد بلكه بايد شاد باشيد كه با شاد بودن شما دشمن ضعيف مي گردد . پدر و مادرم در طول زندگي نتوانستم زحمات شما را جبران كنم شما كه مرا بزرگ كرديد و به اين سن و سال رسانديد و من نتوانستم در زندگي كمك ناقابلي به شما كرده باشم از اين جهت عذر مي خواهم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد .
شما مادر عزيزم كه شبها بي خوابي كشيديد و مرا بزرگ كرديد تا مرا به اين سن و سال رسانديد ولي من زحمات شما را جبران نكردم از اين جهت از شما عذر مي خواهم و اميدوارم كه مرا حلال كنيد .
پدر و مادرم شما نبايد در تشييع جنازه من گريه كنيد بلكه بايد شاد باشيد كه فرزند شما در راه خدا شهيد شده و زياد براي من عزاداري نكنيد زيرا من به آرزوي خود رسيده ام . در اينجا صحبتي دارم با شما خواهرانم و آن اين است كه اي خواهران گراميم شما بايد مانند زينب كبري (س) در برابر دشمن ايستادگي كنيد و هرگز در شهيد شدن من گريه نكنيد بايد زينب وار چنان مشتي به دهان دشمن بزنيد و دشمن را رسوا كنيد كه هرگز فراموش نكند شما با شاد بودن خود دشمن را نابود كنيد و نگذاريد دشمن شما شاد شود و سفارش من همين است.
من در اينجا از تمام افراد خانواده معذرت خواهي ميكنم كه در خانه نتوانستم به شما كمك كرده باشم در اينجا با شما پدر و مادر عزيزم و گرامي و عزيزتر از جانم خداحافظي مي كنم و همه شما را به خداي بزرگ مي سپارم و همچنين شما خواهرانم همگي شما را بدست خداوند مي سپارم و از شما ملت شهيد پرور هم خداحافظي مي كنم به اميد ديدار در بهشت جاويدان و پابرجا و نابود نشدني پدر و مادرم اميدوارم كه در بهشت همديگر را ملاقات كنيم از خداوند بزرگ بخواهيم كه گناهان مرا بيامرزد و مرا از تفت تشييع جنازه كنيد و در ميدان امام نماز من را بخوانيد بعد در قبرستان حسيني مرا بخاك بسپاريد.
نزديك بود فراموش بكنم كه اي دانش آموزان همكلاسي و اي معلمان شما تا ميتوانيد درس خود را ادامه دهيد كه در آينده چرخ هاي اين مملكت بدست شما بچرخد از همه شما خداحافظي مي كنم. خداحافظ پدر و مادر و خواهران و برادران و دانش آموزان به اميد پيروزي رزمندگان اسلام . خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.
پدر و مادر من راضي ندارم كه براي من گريه كنيد اگر دلتان شكست براي حسين فاطمه (س) گريه كنيد .
والسلام
شهيد ناقابل يوسفعلي فلاح حسينی